عکس های پریناز ایزدیار در اپیزود تشویش | شاید برای شما هم اتفاق بیفتد

عکس های پریناز ایزدیار در اپیزود تشویش از مجموعه شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب مراجعه کنید.

عکس های پریناز ایزدیار در اپیزود تشویش از مجموعه شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب مراجعه کنید.

به گزارش خبرگزاری فارس،
عصر دوشنبه (هفتم اسفند ماه) نمایش و نشست نقد و بررسی سریال «زمانه » در
غالب سی و ششمین برنامه خانه فیلم فردوس با حضور اسماعیل عفیفه (تهیه
کننده)، سعید جلالی(نویسنده)، ناصر هادیانفر (جانشین تولید)، پریناز
ایزدیار، حسین مهری و ویدا جوان (بازیگران) و محمدرضا لطفی مجری و منتقد در
فرهنگسرای فردوس برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری سریال "زمانه" ظهر امروز سه شنبه هشتم اسفندماه با حضور حسن فتحی کارگردان، اسماعیل عفیفه تهیه کننده و علیرضا کاظمیپور نویسنده در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
بیستمین سال حضور فتحی در تلویزیون
فتحی در ابتدای نشست با تشکر از مخاطبان که دلگرمیها و تشویق خود را نثار سریال کردند و رسانهها و مطبوعاتی که آن را شایسته حمایت دانستند، اظهار کرد: من وارد بیستمین سال حضور خود در تلویزیون شدهام. احتمالا برخی از شما کودک بودید و در کنار پدر و مادرتان سریالهای "پهلوانان نمیمیرند" یا "همسایهها" را میدیدید. من در این سالها ریش و مو سفید کردهام اما عفیفه هنوز جوان مانده است! من 20 سال است با مردم از این رسانه حرف میزنم و مردم آنقدر عزیز هستند که مسایل دلسردکننده را به خاطر ارتباط با آنها از یاد بردم و باز هم سریال ساختم.
وی افزود: البته نباید فراموش کرد صدا و سیما یک رسانه تاثیرگذار فرهنگی و در یک اثر موفق تلویزیونی میتوان با 20 تا 30 میلیون نفر از مردم مواجه بود. بنابراین تودههای مردم این ارزش را دارند که به واسطه تلویزیون مسایلی را با آنها مطرح کرد.
کارگردان "شب دهم" یادآور شد: من افتخار میکنم که از تئاتر به تلویزیون و سینما پا گذاشتهام و خود را وامدار فرهنگ تئاتر میدانم. مشکلات مالی نیز که در مواردی به صبوری ما در برابر آنها اشاره شد از سر همین تربیت تئاتری بود. در واقع خاضعترین، زحمتکشترین و شاید خلاقترین فعالان عرصه نمایش را در دیروز و امروز تئاتر میتوان دید.
چرا سالها است فتحی تئاتر کار نکرده است
وی در پاسخ به اینکه چرا سالهاست نمایشی کار نکرده است، توضیح داد: سال گذشته همراه با نغمه ثمینی نمایشنامهای آماده کردیم که قرار بود روی صحنه برود و حتی در چند جشنواره خارجی شرکت کند، خلف وعده از طرف من نبوده است و همچنان میخواهم در حوزه تئاتر فعالیت داشته باشم.
محمد رسول صادقی روابط عمومی پروژه در تکمیل سخنان فتحی گفت: بعد از "میوه ممنوعه" در سال 75 که من در مرکز هنرهای نمایشی بودم قرار شد فتحی "مردی برای تمام فصول" را کارگردانی کند که به دلیل ابراز علاقه گروهی دیگر به اجرای این اثر از کار کناره گیری کرد. همین طور نمایش " آنتیگون" نیز قرار بود به شیوه آیینی زار جنوب اجرا شود که هم لغو شد. پس از اینکه به بنیاد رودکی آمدم سفرهای ثمینی به آمریکا و ژاپن مانع از اتمام نمایشنامه شد و پس از تغییر مدیریتها نیز اجرای نمایش به کلی لغو شد.
پشت در ماندن دو ساله سریال تاریخی
در ادامه فتحی با اشاره به اینکه همچنان به سریالهای تاریخی علاقمند است، تصریح کرد: ما دو سال است طرح تاریخی را آماده کردهایم اما امکان و فضای ساخت آن فراهم نمیشود. این سریال درباره سلطان محمد خدابنده در عصر صفویه است و با قصه جذابی که دارد مطمئنم بسیار پرمخاطب خواهد بود. پیش از اینکه ماهوارهها به چنین موضوعاتی بپردازند بنا بود سریال را کار کنیم اما هنوز میسر نشده است.
وی افزود: "زمانه" دهمین سریال من بود که یکی از دلنشینترین پایانها را برای آن انتخاب کردیم که تفکر، تصمیم گیری و قضاوت درباره شخصیتها را به مخاطب واگذار کرد.
نخواستیم نسخه بپیچیم
کارگردان "زمانه" با بیان اینکه پایان بندی سریال به خاطر امکان ساخت سری دوم آن این گونه بوده است، در این مورد توضیح داد: ما به تفکر مخاطب احترام گذاشتیم که مردم فکر کنند تکلیف شخصیتهایی چون منوچهر، نیکخواه، ارغوان، هما، فاطمه و دیگران چه خواهد شد. در واقع نخواستیم نسخه بپیچیم.
وی تصریح کرد: اگر شرایط سری دوم به همین شکل باشد ما آن را نخواهیم ساخت چون صبح پاتختی عروسی با قرض و قوله از شب اول قبر سخت تر خواهد بود!
کدام سریالها را اول قرار بود فتحی بسازد
فتحی درباره عدم همکاری با علیرضا نادری و طالب زاده توضیح داد: اولین بار در "صاحبدلان" متنی از طالب زاده خواندم آن موقع تازه "مدار صفر درجه" را تمام کرده بودم و از مهدی فرجی مهلتی خواستم تا پس از استراحت این سریال را بسازم در غیر این صورت ساخت آن را به کارگردان تازه نفسی واگذار کند که در نهایت لطیفی ساخت آن را برعهده گرفت.
وی ادامه داد: همچنین محمد مسعود ساخت "کاسههای سفالین" را اولین بار به من پیشنهاد داد که دارای دیالوگهای جذاب و متن خوبی بود با این حال چند مورد سیاسی که در تاریخ معاصر با آنها مسئله داشتم باعث شد تصمیم بگیرم به جای دست بردن در فیلمنامه از ابتدا مواضع خود را درباره مسائل سیاسی آن دوران مطرح کنند و در نهایت ترجیح دادم از پروژه کنار بکشم. قطعا کمال تبریزی نیز اثر بسیار خوبی خواهد ساخت.
کارگردان سریال "میوه ممنوعه" با اشاره به اعتراض صنفهای مختلف که اصولا پس از گرفتن یک سریال و افزایش مخاطبان آن به وجود میآید، در اینباره گفت: جای تعجب است در سرزمینی زندگی میکنیم که نه بابت شکستها بلکه به خاطر موفقیتهایمان باید تاوان بدهیم. اعتراض نیز عیبی ندارد اما باید مابه ازای عینی داشته باشد. مثلا صنف بارفروشان گفته بودند چرا سرور در شماتت رفتار منوچهر به او میگوید چاله میدانی رفتار میکنی من که از خودم این اصطلاح را ایجاد نکردهام و مربوط به فرهنگ فولکلور کشورمان است. امیدوارم که بارفروشها در ایام عید میوهها را با قیمت ارزان به مردم بفروشند و ثابت کنند از فرهنگ چالهمیدانی دور هستند.
وی ادامه داد: وکلا نیز شریف ترین صنف هستند و حتی ما تمهیدی گذاشتیم و نشان دادیم این دو وکیل به دلیل تخطی از اصول و ضوابط پروانه وکلاتشان را از دست میدهند . مردم باید بدانند ما نمیتوانیم سریالی بسازیم که شخصیتها در آن بدون شغل و هویت شغلی باشند. ما باید ظرفیت خود را بالا ببریم.
سفارشیساز نیستم
فتحی با بیان اینکه کارگردان سفارشیساز نیست، تصریح کرد: مطمئن باشید اگر این چنین بودم موقعیتهای مالی و مادی بهتری از چیزی که در اختیار دارم، داشتم. در حال حاضر از خودم راضیام که با وجود مشکلات مالی به پیشنهادهای وسوسهانگیز توجهی نداشته و به اقتضای دغدغه شخصیام جلو میروم.
وی تاکید کرد: تعداد فیلمنامههایی که در سال به من پیشنهاد میشوند کم نیست حتی برخی از تهیه کنندگان بهتر از عفیفه پول میدهند اما این موضوع به همکاریهای قبلی ما و دغدغههای نزدیکمان بر میگردد، آنهم در شرایطی که "زمانه" بدون کد معاونت سیما کلید خورد.
فتحی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چرا سریالتان شبیه آثار دختر و پسری است، اظهار کرد: اشکالی نمیبینم برای نوجوانان و جوانان فیلم بسازم. آنها بخش زندهای از جامعه هستند و من نیز حد و مرزی برای برقراری ارتباط با مخاطبان قائل نیستم تنها به این فکر میکنم که به دام ابتذال نغلتم. من همان فتحی هستم که 11 سال پیش با "شب دهم" درباره عاشورا سریال ساختم و در این مقطع حس کردم باید برای جوانها کار کنم.
دور جدید رقابت سریالها از دو سال پیش
این سریالساز ادامه داد: ما دو سال است وارد دور جدید رقابت شدهایم. تا دو سال پیش رقبای ما شبکههای داخلی بودند اما اکنون رقابت ماهوارهای بسیار بی رحمانه است و اگر هوشیاری نداشته و از نوآوری استفاده نکنیم یا اسیر خط قرمزهای فرضی باشیم در رقابت با ماهواره بازنده خواهیم بود. در این زمینه مخاطب شناسی و در نظر گرفتن علایق نسل جوان بسیار مهم است.
فتحی یادآور شد: اکنون دیگر سریال 30 قسمتی جواب نخواهد داد و ما حداقل 90 قسمت باید سریال بسازیم. خوشحالم با تهیه کننده ای کار می کنم که بیش از برآورد دقیقه ای کیفیت برایش مهم است از همین رو سریال ما که قرار بود 50 قسمت باشد با تلفیق قسمت 49 و 50 طوری تمام شد که مخاطب احساس ضرر و زیان نکند و ریتم و ضرباهنگ سریال نیز افت پیدا نکند.
وی ادامه داد: آن هم در روزگاری که مخاطب به شبکههای ماهواره ای و آخرین فیلمها و سریالهای روز دسترسی دارد و دیگر نمیشود او را با سریالهای ریتم کند پای تلویزیون نشاند. داستانهای سیاه و سفید را نیز باید کنار بگذاریم چرا که امر مطلق متعلق به متافیزیک است و ما باید سیمای راستینی از انسان روزگارمان را نمایش دهیم چرا که رسیدن به حقیقت از جاده واقعیت میگذرد.
همه بازیگران زمانه میخواهند در سری دوم باشند
کارگردان " زمانه" با اشاره به علاقه تمام بازیگران برای حضور در فصل دو سریال تصریح کرد: ما نباید واقعیj های تلخ را در لفافه و زرورق بپیچیم چرا که مخاطب فرهیخته ای داریم و باید واقع بین باشیم. همانطور که قرآن هدف انبیا از رسالت را بشارت و انذار دانست. رسالت هنرمند نیز این است که اتفاقات نگران کننده در جامعه را هشدار دهد.
منبع: خبرگزاری مهر

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی سريال "زمانه" عصر دوشنبه هفتم اسفند با حضور اسماعيل عفيفه تهيهكننده، سعيد جلالي نويسنده، ناصر هاديانفر جانشين توليد، پريناز ايزديار، حسين مهري و ويدا جوان بازيگران و محمدرضا لطفی مجری و منتقد در فرهنگسرای فردوس برگزار شد.
عفيفه در این نشست با بیان اینکه آشنايي او و حسن فتحي به سالهاي دور برمیگردد، عنوان كرد: اصولا هر فيلمنامهاي كه براي ساخت به دستم ميرسد و قرار به توليد آن ميشود به حسن فتحي پيشنهاد ميدهم و در واقع اولين گزينه من هميشه فتحي است. وقتي سه ضلع اصلي يك اثر يعني كارگردان، تهيه كننده و نويسنده همفكر باشند ميتوان انتظار اتفاقهاي خوب داشت. به نظر من مبناي اوليه موفقيت يك سريال متن خوب است و در "زمانه" همانطور كه از نام مجموعه بر ميآيد قصه حال است.
وی درباره بحث ريزش مخاطب در تلويزيون اظهار کرد: طبق آمار، 69 درصد مردم ماهواره دارند و وقتي امكان انتخاب زياد باشد يك رقابت سنگين به وجود ميآيد. به زعم من رقابت ايجاد انگيزه ميكند. اما مشكل اينجاست كه رقابت ما يك رقابت ناعادلانه است.اين واقعيت وجود دارد كه تلويزيون دچار ريزش مخاطب شده است و خيلي از مردم به دیدن سريالهاي ماهوارهای آن هم از نوع سخيفش روی آوردهاند.
به گزارش خبرگزاری فارس، در سی و پنجمین جلسه خانه فیلم فرهنگسرای فردوس که روز دوشنبه 7 اسفند ساعت 18 به نقد و بررسی مجموعه «زمانه» اختصاص دارد.
علاقهمندان برای حضور در این برنامه میتوانند به فرهنگسرای فردوس واقع
در فلکه دوم صادقیه، بلوار فردوس، بعد از چهارراه مخابرات مراجعه کنند و
برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن44081039 تماس بگیرند.
+ من خیلی دوست دارم برم ولی بدشانسی اون ساعت کلاس دارم! امیدوارم بقیه طرفدارا بتونن برن.
حسن فتحی با ساخت سریال هایی چون «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «روشن تر از خاموشی» ثابت کرد که سریال های تاریخی می تواند مخاطب پسند باشد و جزو آثار ماندگار تلویزیون محسوب شود.
او طی 20 سال حضور حرفه ای
خودش را تنها به ساخت آثار تاریخی محدود نکرد و با ساخت آثاری که با زبانی
طنز مثل«اشک ها و لبخند ها»یا ملودرامهای اجتماعی مثل «در مسیر زاینده
رود»و «میوه ممنوعه»نیز آثار موفقی را روانه آنتن تلویزیون کرد.
فتحی
این بار با ساخت «زمانه» به سراغ دغدغه روزگارش رفته است. سریالی که به قلم
علیرضا کاظمیپور، سعید جلالی وسعید تشکری نوشته شد و ششمین همکاری میان
حسن فتحی و اسماعیل عفیفه تهیه کننده است .
«زمانه» داستان پسر
جوانی به نام بهزاد است که قرار است که با دخترعموی خود ازدواج میکند، اما
رازی از زندگی او برملا میشود که زندگیاش را دچار تغییراتی میکند. حسین
محجوب، حمید گودرزی، مهرانه مهین ترابی، پریناز ایزدیار، هومن برق نورد از
جمله بازیگران این سریال هستند.
برخی از منتقدان سینمایی
معتقدند که «زمانه» اثری متفاوت بین سریال های اخیر تلویزیون است. که دلیل
اصلی آن به سابقه حسن فتحی در عرصه سینما و تلویزیون بر می گردد .
رضا
درستکار منتقد سینما معتقد است که: «بعد ازدیدن آثار حسن فتحی طی این
سالها به این نتیجه رسیدم که او سینماگری است که جای خودش را درتاریخ
نمایش ایران محکم کرده است.»
به گفته درستکار: «بعد از «هزار
دستان» ساخته علی حاتمی و «دائی جان ناپلئون» به کارگردانی ناصر تقوایی،
حسن فتحی تنها سینماگری است که در این سالها نگاه درستی به تاریخ و فرهنگ
مردم این مرز و بوم داشته است و نگاهش به مردم ایران توام با احترام و با
کرامت بوده است.»
جبار آذین دیگر منتقد سینما نیز معتقد
است: «حسن فتحی در عرصه هنرهای نمایشی و تصویری چهره شناخته شدهای است و
آثاری که تا کنون از او به ویژه در تلویزیون در قالب سریال ارائه شده
نشانگر تواناییهای فراوان او است.»
سحر عصر آزاد منتقد سینما
نیز می گوید: «حسن فتحی با سریالهای شاخصی که در دهه 70 و80 در تلویزیون
ساخته است در ذهن مخاطبان تلویزیون ماندگار شده و علاقهمندی او به تاریخ
کشورمان و تسلط او به جزئیات و درامپردازی قابل تحسین است.»
به
گفته او: «در مقاطعی از او سریالهای متفاوتی دیدیم. گرایش حسن فتحی به
طنز در سریال «اشکها و لبخندها» و تلاش او برای به تصویر کشیدن مضامین
اجتماعی در سریالی چون «در مسیر زاینده رود» نشان دهنده این است که او
قابلیت کار کردن در هر ژانری را دارد و این حق هر کارگردانی است که ژانرهای
مختلف را تجربه کند.»
از طرف دیگر منتقدان سریال «زمانه»را در
قیاس با دیگر آثار فتحی اثر متفاوت تری می دانند که مستقیم مسائل روز جامعه
را نقد می کند که یکی از نکات مثبت این سریال محسوب می شود.
رضا
درستکار در این خصوص می گوید: «در سریال «زمانه» حسن فتحی تلاش میکند به
استانداردهای خودش وفادار باشد اما در دورانی که من از آن به عنوان دوران
شکست تلویزیون یاد میکنم و در میان سریالهای پر هزینه و زمان داری که
دیگران کار می کنند، سریال «زمانه» نمره قبولی گرفت چرا که به مسائل معاصر و
حال حاضر آدم ایرانی بها میدهد.»
او ادامه داد: «حسن فتحی در
سریال «زمانه» تبدیل شدن ضد ارزش به ارزش را واکاوی می کند. سریال «زمانه»
در دوران شکست تلویزیون شاید یکی از اتفاقات خوب تلویزیون است و به جای
اینکه حقیقت را دروغ جلوه دهد دروغ در جامعه را به شکل حقیقی نشان میدهد و
من امیدوارم تا پایان پخش برایش مشکلی پیش نیاید.»
آذین نیز معتقد است که با اینکه سریال «زمانه» بهترین و شاخصترین مجموعه تلویزیونی حسن فتحی نیست ولی به دلیل امتیازهای فراوانش جایگاه شایستهای را در میان سریالهای اجتماعی و خانوادگی تلویزیون و همچنین کارنامه هنری این کارگردان دارد. »
او می گوید: «ملودرام اجتماعی «زمانه» با آنکه
مضامین متعدد و متنوعی را دست مایه داستانهای خود قرار داده اما در
قسمتهایی اخیر با محور قرار گرفتن قصه بهزاد و بهار باقی داستانها کمرنگ
شده و نظرهای مخاطب به پیگیری چالشهای این دو معطوف شده است. پرداخت خوب
این دو شخصیت و همچنین سایر شخصیتهای مجموعه در کنار روایت منسجم جذاب و
مخاطب پسند باعث شده تا این روزها «زمانه» پر بیننده باشد.»
این
منتقد سینما درباره قصه این مجموعه تلویزیونی می گوید: «متن در مجموع خوب
نوشته شده سریال در دستان توانای حسن فتحی تبدیل به مجموعهای شده است که
با استادی تمام در صحنههای مختلف به ویژه صحنههای کشمکش دو شخصیت اصلی به
خوبی در قاب تلویزیون جان بگیرد.»
او ادامه داد: «بازی های خوب
پریناز ایزدیار، هومن برق نورد و تا حدودی حمید گودرزی باعث شده است تا بر
نقاط قوت کار افزوده شود. چیزی که محل اشکال در ارتباط با این سریال است
حادثه محوری آن در قسمتهای اخیر است. به عبارتی «زمانه» با فاصله گرفتن از
داستان اصلی خود و موضوعهای مختلف و دیگر شخصیتهای اصلی و فرعی و پر رنگ
شدن داستان تراژیک عشقی زوج اصلی کار در واقع داستان و حادثه سازی میکند و
از این طریق تماشاگر را همراه خود میکشاند در صورتی که در چنین آثاری
حرکت بر مدار ماجراهای مرتبط با شخصیتها معقول و منطقی است. با این حال
سریال «زمانه» جزو سریالهای خوب ماههای اخیر سیما بوده و از امتیاز خوبی
هم نزد مخاطب و اهالی هنر برخوردار است.»
عصر آزاد هم می
گوید:«با کارنامه رنگینی که از حسن فتحی طی این سال ها دیدیم می توان این
طور نتیجه گرفت که حضور او به عنوان نویسنده نوید بخش سریال های ماندگارتری
است.همانند سریال «شب دهم» که یک سریال مذهبی-عاشقانه است که الگویی برای
ساخت سریال های تلویزیونی شد.»
به گزارش پارس به نقل از صراط، سریال زمانه را دیده اید؟ یک سریال خانوادگی که از شبکه ۳ سیما پخش شد. شاید در نگاه بدوی این طور به نظر برسد که این مجموعه به بررسی مشکلات دختران جوان و نوع تصمیمگیری هایشان می پردازد. انصافاً هم این موضوع را به خوبی تصویر کرده است.
اما اگر با دقت به لایههای درونی این سریال بنگریم متوجه یک موضوع نگران کننده خواهیم شد. زمانه خواسته یا ناخواسته ازدواج موقت را زیر سؤال برده است. یعنی در این مجموعه شما شاهد این هستید که دختر و پسری از طریق ازدواج موقت به عقد یکدیگر در میآیند و همین ازدواج و تبعاتش موجب مرگ عموی پسر و مادر دختر میشود. ضمن اینکه چند خانواده را نیز دچار بحران میکند. یعنی اینکه اگر حکم خدا را اجرا کنید و محرم باشید و حلال بد است. اما دوستی قبل ازدواج و خندیدن و بیرون رفتن و خانه هم رفتن و …. ولی خوب است!!
در همین ارتباط مسئله را از دو کارشناس دینی پرسیدیم. حجتالاسلام میرمحمود مرتضوی رئیس بنیاد بینالمللی ارتباطات و رسانه اسلامی میگوید: «این برای بار اول نیست که تلویزیون عقد موقت را زیر سؤال میبرد. در«تاثریا»هم ازدواج موقت موجب از هم پاشیدگی ۵ خانواده شد! حالا این را بگذارید» کنار نوع روابطی که در سریال یلدا ترویج میشد.
در یلدا رابطه نامشروع دختر عمه و پسر دایی را کاملاً مشروع جلوه میداد و بدتر از آن، این رابطه غلط مورد تایید خانوادههای مذهبی آنها هم قرار میگیرد! یعنی خانواده مذهبی به رابطه نامشروع فرزندشان راضی است و به نوعی این طور القاء میشود که خانوادهها باید به روابط و دوستی قبل از ازدواج تن بدهند و این موضوعی اجتنابناپذیر و ضروری است. حالا ببینید این دو نوع رابطه را (ازدواج موقت و دوستی قبل از ازدواج) چگونه به تصویر کشیدهاند؟ اولی که مشروع هم هست در بدترین شرایط و دومی که نامشروع است در بهترین شکل ممکن! نتیجه چیست؟ ازدواج موقت در هر صورت زیر سؤال میرود و روابط نامشروع قبل از ازدواج در هر حالتی مثبت جلوه داده میشوند!
البته این موضوع مختص این یکی دو فیلم نبوده و در سینما نیز مسئله بدتر از این است. در «همیشه پای یک زن در میان است» یا «زنها فرشتهاند» و بسیاری از فیلمها این مسائل به شکل مخرّب به تصویر در میآیند. در مجموع این گونه فیلمها و سریالها خانوادهها را نسبت به کلمه صیغه و ازدواج موقت حساس و نگران میکنند و از طرفی روابط نامشروع را در سایر مجموعهها به عنوان جایگزین این حکم الهی مشاهده میکنید!»
همچنین حجتالاسلام سیدمحمد ساداتی از پژوهشگران حوزوی در عرصه دینشناسی نیز میگوید: «خیلی خوشبینانه این است که به این مسائل بدون قصد و غرض دامن زده میشود. یعنی بگوییم سهلانگاری بوده است.آنچه مسلم است و ما مشاهده میکنیم اینکه روابط نامشروع و دوستی دختر و پسر و حتی زن و مرد در مجموعهها خیلی راحت نشان داده میشود. به هر صورت حتی اگر فرض سهلانگاری را هم بپذیریم ولی در نتیجه تفاوتی حاصل نمیشود.
نتیجه همان چیزی است که اشاره کردید. یعنی وقتی این سریال را میبینید در لایههای درونی ذهن شما اینجور نقش میبندد که ازدواج موقت مسبب همه این بدبختیها بوده است. هرچند فرض خوشبینانه زمانی مطرح است که این مسائل یک یا دوبار اتفاق بیفتند نه اینکه تبدیل به جریان شوند.
آن وقت دیگر انسان بدبین میشود که این جریان دنبال هدف خاصی است. من الان نمیتوانم قطعاً بگویم که عمد یا سهو بوده ولی نتیجه خوبی نداشته است. فرض سومی هم هست. اینکه برای گرفتن مجوز بوده! یعنی اگر این فیلم قرار بود در سینما نمایش داده شود همین رابطه را نامشروع جلوه میدادند ولی چون احتمال داشت صدا و سیما با چنین موضوعی مخالفت کند مجبور شدند که رابطه را مشروع و از طریق ازدواج موقت تصویر کنند.»
منابع: صراط، پارس
حسن فتحی: مهم ترین دغدغه ام در سریال هایم، نقد فرهنگ دروغ، پنهانکاری و خشونت بوده است
کار گردان سریال زمانه معتقد است که دعوت جامعه به رعایت اخلاق مهمترین دغدغه او در سریال "زمانه" و سریالهای اخیرش بوده است.
حسن فتحی که این روزها سریال زمانه به کارگردانی او از شبکه سوم سیما در حال پخش است در گفت وگو با شفقنا افزود: سریال زمانه درادامه دغدغه های من در سربالهای اشکها ولبخندها و در مسیر زاینده رود است و مهمترین دغدغه هایی که دراین سریالها داشته ام یکی نقد فر هنگ دروغ و پنهانکاری ودیگری اعتراض به گسترش فرهنگ خشونت در جامعه بوده است .
کارگردان سریال شب دهم در ادامه گفت: من در سریال اشکها ولبخندها به فرهنگ دروغ در جامعه پرداختم. در سریال در مسیر زاینده نیز نگرانی خود را از گسترش فرهنگ خشونت در جامعه نشان دادم و در سریال زمانه به هردو مورد گسترش فر هنگ دروغ و افزایش خشونت در جامعه پرداختم ونشان دادم این ناهنجاری ها چه پیامدهای فاجعه باری را می تواند برای جامعه وخانواده داشته باشد .
وی افزود: زمانه، اشکها ولبخندها و سریال در مسیر زاینده رود درواقع یک سه گانه درباره نگرانی ها و دغدغه های من در زمینه مسائل اخلاقی است، دغدغه هایی به عنوان شهروند این جامعه که نسبت به گسترش خشونت و دیگر موضوعات آزار دهنده در جامعه به شدت گلایه مند ومعترض است .
کارگردان سریال میوه ممنوعه در ادامه عنوان کرد: گسترش فرهنگ دروغ و اشاعه خشونت در هیچ جامعه ای نتیجه خوبی ندارد از جمله در جامعه ما که گسترش چنین ناهنجاریهایی در میان مردم ایجاد نگرانی می کند .
حسن فتحی با ااشاره به استقبال خوب مردم از سریال زمانه گفت: خدارا شکر می کنم که این سریال با استقبال بسیار خوبی از سوی مردم مواجه شد. اعتبار و آبروی یک هنرمند به مرور زمان وبه سختی به دست می آید و اگر سهل انگاری کند و یا توجهی نداشته باشد ممکن است این اعتبار به راحتی از دست برود. من بزرگترین خوشحالی ام این است که دراین سریال آبرویم حفظ شد .
کار گردان سریال "مدار صفر درجه" درادامه با بیان اینکه تا چند سال قبل ساخت سریال راحت تر از امروز بود چون سریالها در فضای رقابت درون کشوری قرار داشتند و رقابتها درون مرزی بود، افزود: مثلا سریالی از شبکه یک با سریالی از شبکه سه رقابت می کرد و رقابت بین شبکه ها بود. اما الان وارد فضای پیچیده تری شده ایم. ما وارد فضای رقابت ماهواره ای شده ایم که تا حدودی هم اجتناب ناپذیر است. به همین خاطر باید تلاش کنیم آثار جذاب تر و داستانهای عمیق تری تولید کنیم. اگر غیر ازاین باشد در رقابت با سریالهای ماهواره ای عقب خواهیم ماند. خوشبختانه در این مورد اتفاق خوبی برای این سریال روی داد و اخبار زیادی دارم که همزمان با پخش این سریال، کسانی که سریالهای ماهواره ای را پی گیری می کردند، ماهواره را فراموش کرده وبه تماشای سریال زمانه نشسته بودند .
وی تاکید کرد: در رقابت با سریالهای شبکه های ماهواره ای اگر بتوانیم خردمندانه تر و با درک عمیق تر عمل کنیم می توانیم سرافراز باشیم. به خیلی ها نمی شود گفت که نروید و سریالهای ماهواره ای را نبینید. ماباید آنقدر کیفیت سریالهای ایرانی را بالا ببریم که مخاطبان با رغبت شبکه های داخلی را ببینند .
کارگردان فیلم "پستچی سه بار در نمی زند" در ادامه عنوان کرد: از سوی دیگر ما نیازمند قصه هایی هستیم که واقعیت زندگی مردم را بازگو کنند، قصه هایی که حرفه ای و جذاب باشند و مدیرانی داشته باشیم که جسارت وشجاعت لازم را داشته باشند و از این نترسند که عده ای برنجند و خیلی محکم بایستند .
فتحی در پایان گفت: استقبال از این سریال باعث شد که خستگی از تن ما بیرون برود.
منبع: شفقنا
طی ماه های اخیر حجم قابل توجهی از آثار سینمایی و تلویزیونی در ایران، روایاتی را درباره طبقه مرفه ترسیم کردند. اتفاقی که نشان می دهد فیلمسازان علاقه خاصی به این موضوع دارند. با این حال، اغلب یا با هدف استفاده از جذابیت های بصری فضای زندگی طبقه رفاه زده به سراغ این موضوع رفتند یا اگر هم نگاهشان آسیب شناسانه بود، در معلول ها باقی ماندند و کمتر توانستند به علت ها و ریشه های اصلی انحطاط فرهنگی و اخلاقی اقشار فرادست بپردازند.
در این میان، سریال «زمانه» به کارگردانی حسن فتحی از معدود آثاری است که به آسیب شناسی طبقات ثروتمند پرداخته، اما خود به آسیب استفاده ابزاری از جلوه های ظاهری زندگی این جماعت دچار نشده است. ضمن اینکه برخلاف سایر فیلم ها و سریال هایی از این دست، به معلول ها محدود نیست و زمینه ها و علل دچار شدن این قشر از جامعه به چنین وضعیتی را نیز به تصویر کشیده است.
درواقع سریال «زمانه» نمایه ای است از زمانه سقوط اشرافیت و فرو رفتن سرمایه داری و حامیانش در باتلاقی که خود برای خویش به وجود آورده اند. «زمانه» به خوبی نشان می دهد که جهان بینی لیبرال، چگونه از لابه لای چرخ های کارخانه های فروزانفرها بیرون می آید و در قالب تفرعن و تملق و دروغ و ریاکاری و کینه توزی، تبدیل به یک جریان فرهنگی و ضداخلاقی می شود. وجه ممتاز مضمون این سریال در این است که برخلاف نگاه غالب در میان شبه روشنفکران که خود را در جایگاهی بالا می نشانند و جامعه را متهم می کنند، این بار خاستگاه های بازتولید و حمایت از لیبرالیسم و روشنفکرنمایی است که هدف افشا و محاکمه قرار گرفته اند. شخصیت بهزاد در سریال «زمانه»، نماینده و نماد طبقه متوسط تازه به دوران رسیده و شبه روشنفکر جامعه امروز ماست. او ژستی مستقل و رهایی طلب دارد و در مقطعی نیز با اشرافیت (عمو حسام) به مبارزه برمی خیزد. ارغوان (با بازی خوب پریناز ایزدیار، به عنوان نمادی از طبقه محروم) نیز در این مبارزه با بهزاد همراه می شود. اما به خاطر نداشتن پشتوانه اعتقادی و آرمانی درست، این مبارزه در حد کنشی آمیخته با احساسات و انتقام جویی باقی می ماند و بهزاد در نهایت خود به پادوی سرمایه داری تبدیل می گردد. تا آنجا که حتی برای حفظ منافع اشراف و بهره بری از میراث آن ها، ارغوان را قربانی می کند؛ همه شعرهای او از ارمغان زندگی بهتر برای همسرش، شعاری توخالی بود. آنچه سریال «زمانه» را از سایر آثاری از این دست متمایز ساخته، افشای اتحاد جریان شبه روشنفکر بی ریشه با اشرافیت است. اتحادی که قربانی آن در ابتدا قشر مستضعف است و در انتها خود متحدین.
هرچند، داستان و فیلمنامه کار در بستری از کلیشه ها شکل گرفته است، اما نتیجه آن یک درام تلویزیونی گرم و خوش ساخت است که می تواند مخاطب را با خود همراه کند. کارخانه دار مغرور و ظالم، عشق مثلثی، خانواده متمولی که وصلت با یک خانواده فقیر را مایه ننگ خود می دانند، خانواده فقیری که شرافتمندانه زندگی می کنند، جوانی که به دلیل مشکلات اجتماعی و اقتصادی معتاد می شود و ... همه بارها و بارها در فیلم ها و سریال های دیگر هم آمده بودند. در بین همه این روایت های کهنه، تنها ماجرای ازدواج پنهانی تازگی داشت. با این حال نحوه ترکیب و کنار هم قرار گرفتن این داستان ها و به ویژه کشمکش و التهاب دراماتیکی که به فضای سریال تزریق شده، «زمانه» را سرپا نگه داشته است. به همین دلیل هم کهن الگوهای ترسیم شده در این سریال نه تنها رانده شدن مخاطب را در پی نداشته که هر چه از زمان آن گذشته به جمع مخاطب هایش افزوده شده است. چون، هم در فیلمنامه و هم کارگردانی همه چیز سر جای خودش قرار دارد و از همه مهمتر اینکه سیر روایت به طور دائم همراه با تعلیق و بحران است. هنوز یک گره از کار باز نشده، گره دیگری به وجود می آید و البته این معلق بودن درام سریال در فضای گرگ و میش، تحمیلی و تصنعی نیست، بلکه معماهای داستان از دل یکدیگر بیرون می آیند و از دل همین معماها و تعلیق هاست که روایت پیش می رود. به عبارت بهتر، سلوک دراماتیک و داستانی روایت، پدید آمدن این گره ها و تعلیق ها را ایجاب می کنند. اهمیت این موضوع از آنجاست که در برخی از فیلم ها و سریال ها می بینیم که فیلمساز یا فیلمنامه نویس، گاهی برای پر کردن زمان–و به اصطلاح، آب بستن به داستان- تعلیق های بیجایی را به وجود می آورد که تنها کارکردش، طولانی تر کردن داستان است که این ترفند، نوعی فریب مخاطب محسوب می شود. اما سریال «زمانه» با طرح مسائل جدید به داستان، از این گزند در امان مانده است.
نکته مهم دیگری که به این مجموعه تلویزیونی توفیق بخشیده است، عدم پیش بینی اتفاقات و ماجراها است. این هم از معضلات بسیاری از آثار دراماتیک، به خصوص در تلویزیون است که گاه حتی بیننده از داستان پیش می افتد و خود معماها را حل می کند. اما گره های «زمانه» غیرقابل پیش بینی است و این خود یکی از عوامل اصلی دنبال کردن سریال از سوی سخت گیرترین تماشاگران تلویزیون است.
اتفاق خوبی که درباره این سریال رخ داده این است که چنانچه مخاطب تلویزیون فرصت دنبال کردن چند قسمت را از دست دهد، ماجرا از دستش خارج نمی شود. حتی بسیاری، از اواسط پخش به جمع تماشاگران سریال پیوستند. این نکته خیلی مهمی است که فیلم های دنباله دار تلویزیونی باید رعایت کنند. چون پخش سریال از تلویزیون، به زمان های خاصی محدود است که طبیعتا مردم نمی توانند به طور ثابت امکان دنبال کردن همه قسمت ها را داشته باشند. بنابراین ساخت سریال باید به گونه ای باشد که اگر بیننده یک یا چند قسمت را از دست داد، بتواند همچنان روایت را دنبال کند.
یکی از مشکلات اساسی فیلمسازان ما این است که طبقات فرادست را بهتر از فرودست ها می شناسند. مشکلی که «زمانه» هم به نوعی به آن گرفتار شده است. حسن فتحی و همکارانش در ترسیم وضعیت زیست سرمایه داری در جامعه امروز ایران موفق هستند، اما در نمایش مستضعفان و سلوک رفتاری آن ها به پیروزی نرسیدند. چرا که برخی از کنش ها و واکنش های این گونه افراد در این سریال پشتوانه عمیق منطقی ندارد. به عنوان مثال، قضیه طرد والدین به آن صورتی که برای خانواده فقیر این سریال صورت گرفته، اتفاقا در میان اشراف و طبقه متوسط بیشتر رواج دارد. اینکه خانواده ارغوان، پدر خود را صرفا به این دلیل که خلافکار و تبه کار است طرد کرده و حتی او را به منزل خود نیز راه نمی دهند، اخلاق چندان رایجی در بین مردم عادی نیست. همچنین شخصیت «عمه فاطمه» ناقص و مبهم طراحی شده است. معلوم نیست که این زن با وجودی که تنها زندگی می کند و میراثش از سوی برادرانش به تاراج رفته چرا چنین خانه مجلل و بزرگی دارد؟ اصلا چرا وارد داستان می شود و چگونه از صحنه روایت محو می شود؟ در نقش آفرینی بازیگران نیز در یک سطح قرار ندارد. حمید گودرزی اگرچه به واسطه ظاهر مغرورش می تواند برای این نقش موثر باشد، اما در برخی موقعیت های حساس، واکنش لازم را از خود نشان نمی دهد.
بازی نابازیگران و چهره های کمتر شناخته شده نیز خیلی ضعیف است.
منبع: فرهنگ نیوز/آرش فهیم
سریال زمانه از جمله مجموعه های شبانه است که مدتی است بر روی آنتن شبکه سوم سیما رفته و از استقبال خوبی هم برخوردار شده است.
مسلما مهمترین دلیل اقبال مخاطبان از این مجموعه به خاطر فیلمنامه جذاب و پر حادثه ای است که در زمانه می بینیم. اما موضوع این نوشتار بیشتر بر روابط و ارتباطات میان شخصیتهای سریال تاکید دارد و اینکه چه مبانی و الگوهای رفتاری ممکن است از خلال این محتواهای تلویزیونی به مخاطبان منتقل شود.
سریال زمانه حکایت زندگی چند خانواده است که هر یک از موقعیت های مختلفی قرار دارند و هر یک به نوعی با مشکلات خاصی دست و پنجه نرم می کنند اما محوریت داستان فیلم بر روی بهزاد و روابط و اعمال اوست. پسری که به طور پنهانی، دختری را که قبلا وکیل او بوده به ازدواج ترغیب می کند و با و عده و وعیدهایش، دختر جوان را تحریک می کند تا این ازدواج را بپذیرد.
هرچند قصه سریالی مثل زمانه به این سمت می رود که جزای عمل و ارتباطات اشتباه افراد را نشان دهد اما نباید نسبت به این نکته غفلت کرد که نمایش ارتباط ها و رفتارهای اشتباه باید به گونه ای باشد که وجه اثرگذاری منفی بر اثرگذاری مثبت، غلبه پیدا نکند که تحقق چنین امری نیازمند نگاهی دقیق و موشکافانه و البته کارشناسانه می باشد
در این مرحله از فیلم، شاهد نمایش روابط آزادانه دختر و پسر جوانی هستیم که به راحتی و با جسارت هر چه تمام تر، قول و قرار ازدواج می گذارند و به والدین خود دروغ های متعددی می گویند تا عمل خود را پنهان سازند. به این ترتیب، دو نفره به محضر می روند و عقد موقت می کنند و بلافاصله راهی ماه عسل می شوند. اما درست در همان لحظات، این پیش بینی وجود داشت که این رابطه دوام چندانی ندارد و با تغییر شرایط زندگی بهزاد و بهبود رابطه اش با عمویش، با پیدا کردن بهانه ای، ارغوان را از زندگی خود حذف می کند و به تقویت رابطه تازه ای با دختر عمویش می پردازد.
در اینجا باز هم شاهد رابطه دیگری میان دختر و پسر جوانی هستیم که نسبت فامیلی با یکدیگر دارند و روابط و ارتباطات آزادانه و راحتی میان آنها وجود دارد. روابطی که ممکن است در تماس های تلفنی مشاهده شود و یا حتی خلوتی میان این دو تا بتوانند به گفتگو با یکدیگر بپردازند. از طرف دیگر ارتباط میان ارغوان با مرد میانسالی را می بینیم که ارغوان وکیل او بوده و این ارتباط ادامه یافته است تا به خواستگاری آقای دکتر از ارغوان منجر می شود. هر چند این رابطه ها هم به ازدواج ختم شد اما به نظر می رسد که نمایش چنین روابطی در تلویزیون، اثرات سوئی بر مخاطبان و خصوصا قشر جوان و نوجوان دارد.
وقتی از همین منظر به برخی سریالهای چند ماه اخیرتلویزیون نگاه كنیم، همین عادی سازی روابط دختر و پسر را در آنها میبینیم. عادی سازی چیزی فراتر از نشان دادن یك ناهنجاری اجتماعی است. میتوان برخی ناهنجاریها، خطاها یا بعضی گناهان را نشان داد و آنها را به بوته نقد كشید و یا حتی با نمایش سرانجام و نتیجه ای برای آنها، مخاطب را نسبت به آنها آگاه و هشیار ساخت. هرچند که این اقدام هم باید با دقت و ظرافت های خاصی صورت گیرد که در غیر این صورت آسیبهای متعددی را ایجاد می کند.
اما وقتی حرف از عادی سازی یكسری از ارتباطات میزنیم یعنی اینكه آن روابط، به عنوان جزئی جدا نشدنی از فضای قصه باشد، حال اینكه قصه چیست شاید در تاثیرگذاری نهایی، فرق چندانی نكند..منظور از عادی سازی را می توان اینگونه توضیح داد که مثلا استفاده از شال برای بانوان، در گذشته مرسوم نبود اما تکرار این موضوع در رسانه موجب عادی شدن آن در چشم مخاطب شد به گونه ای که پوشش شال برای بانوان در سریالهای فعلی، امری عادی محسوب می شود. بنابراین مقصود از طرح و پرداختن به موضوعی مثل عادی سازی ارتباط میان محرم و نامحرم و دختر و پسر، به همین خاطر حائز اهمیت است که تکرار یک رابطه از طریق رسانه، به عادی سازی آن در تفکر مخاطب منجر می شود.
در حال حاضر گویا موضوع ارتباطات دختر و پسر به اصلی ثابت در اغلب مجموعه ها تبدیل شده است. با توجه به جاذبه های موجود در نمایش چنین روابطی، انگار نوع نگرش تهیه کنندگان این سریالها نسبت به این موضوع تغییر کرده است. به این ترتیب شاهد ارتباطاتی راحت و دور از حیا و عفت دختر و پسر در سریالهای تلویزیونی هستیم که به نظر می رسد بیش از آنکه وجه منفی این روابط به مخاطب منتقل شود، به گونهای تدریجی به جزئی از سبك زندگی مردم می پیوندد و آنها با هر اعتقادی و در هر جایگاهی كه باشند در برخورد با نامحرم به داشتن رابطه ای راحت و باز عادت می دهد و یا قبح این مسئله را از میان می برد. و این اتفاق خوشایندی نیست. نه برای سردمداران امور فرهنگی و نه برای مردمی که در معرض آموزه های رسانه قرار می گیرند.
در حال حاضر گویا موضوع ارتباطات دختر و پسر به اصلی ثابت در اغلب مجموعه ها تبدیل شده است. با توجه به جاذبه های موجود در نمایش چنین روابطی، انگار نوع نگرش تهیه کنندگان این سریالها نسبت به این موضوع تغییر کرده است
هرچند قصه سریالی مثل زمانه به این سمت می رود که جزای عمل و ارتباطات اشتباه افراد را نشان دهد اما نباید نسبت به این نکته غفلت کرد که نمایش ارتباط ها و رفتارهای اشتباه باید به گونه ای باشد که وجه اثرگذاری منفی بر اثرگذاری مثبت، غلبه پیدا نکند که تحقق چنین امری نیازمند نگاهی دقیق و موشکافانه و البته کارشناسانه می باشد.
فاطمه ناظم زاده
بخش ارتباطات تبیان
این روزها سریال زمانه مخاطبان زیادی را جذب کرده سریالی که با توجه به داشتن فیلمنامه قابل قبول از نظر چفت و بست دراماتیک و همچنین برخورداری از کارگردانی زبده، توانسته است تا اندازه ای رضایت مخاطب ایرانی را از جهات مختلف تامین کند، مخاطبی که این روزها به ندرت با آثار خوب تلویزیونی مواجه است اما باید گفت "زمانه" توانسته است در این زمانه ی نابسامان آثار هنری، مخاطب خود را تا انتها با خودش همراه سازد و در این مورد نمره قبولی گرفته است.
اما بپردازیم به موضوعاتی که دراین ملودرام خانوادگی – اجتماعی، به آن پرداخته شده است و درون مایه داستان برآن قرار گرفته است موضوعی که از دو جهت می توان به آن پرداخت :
۱- تم اصلی داستان بر این اصل استوار است که " از مکافات عمل غافل مشو " که فیلمنامه در پرداخت به این موضوع، خوب عمل کرده وبا ایجاد موقعیت های موازی دراماتیک و با خلق فراز و فرودهای مناسب و قرار دادن مخاطب در موقعیت های مشابه برای هر شخصیت توانسته به خوبی حس هم ذات پنداری را که از اصول اولیه درام موفق است را ایجاد کند.
مخاطب با هر دو شخصیت اصلی داستان (بهزاد - ارغوان) همراه می شود وتا اندازه ای هر دو را در انتخاب رفتارهایشان محق می داند و داستان از این راهکار به خوبی بهره برده تا بیننده را به جائی بکشاند تا خودش مکافات اعمالی که در طول داستان با آن احساسانه موافقت می کرد را ببیند. تا اینجای کار باید به این مجموعه تبریک گفت اما :
۲- محتوایی که این تم بر آن قرار می گیرد (پیرنگ داستان) موضوع مهمی چون ازدواج است امری که بنا به دلایل عدیده ای در هر جامعه ای می تواند بالقوه محمل خوبی برای پایه قرار دادن داستانی باشد و از این نظر ایده ای است که هیچگاه غبار کهنگی بر آن نمی نشیند.
اما آنچه مهم بوده و مورد انتقاد نویسنده است نوع نگاه به این مساله است.
در داستان زمانه التهاب داستان (نقطه بحران)، ازدواج مخفیانه دو شخصیت اصلی آن است و آنچه بعدا این بحران را دامن زده و به حد اعلی (نقطه اوج) می رساند رو شدن این مساله است.
در داستان می بینیم که مادری بر اثر شنیدن ازدواج مخفیانه دخترش سکته کرده و می میرد.
و یا مادر پسر از شنیدن این موضوع بسیار آشفته شده و تا مرز سکته پیش می رود.
خواهری خواهر خود را مسئول مرگ مادر می داند و دلیلش را مخفی کردن ازدواج او بیان می کند.
دختری با شنیدن این موضوع، دیگر حتی حاضر نیست با همسرش ( بهزاد) صحبت کرده و یا حتی حرفهایش را بشنود .
و ....
حال باید دید تمام این امور و اتفاقات بر پایه کدام فاجعه شکل گرفته است؟
ازدواج دختری با پسری که هردو بالغ بوده و صاحب اختیار بشمار می روند هم امری موافق شرع است و هم (با توجه به ظاهر سریال) امری قانونی، (هر چند مخفیانه بوده اما به اصل قضیه مربوط نمی شود) اما اینکه چرا در سطح فرهنگ جامعه (اگر سریال را بیانگر فرهنگ اکثر جامعه بدانیم) به یک تابو تبدیل شده است خود مطلبی است که نیاز به مباحث مفصلی دارد حال نکته متوجه داستان دامن زدن بر این موضوع وضد ارزش نشان دادن آن است.
اما اکنون با اثری مواجه هستیم که برای نشان دادن و یاد آوری اصل مهمی چون " مکافات عمل " اصل مهم دیگری چون " حلیت ازدواج در شرع " را به چالش کشیده است .
شاید اگر این غوغاهای به وجود آمده پیرامون این مساله، به شکلی (ولو مختصر) زائیده تفکر عوامانه اجتماع عنوان می شد می توانستیم این اثر را اثری با نگاه آسیب شناسانه بیان کنیم.
منبع: فرهنگ نیوز
به گزارش شبکه ایران، حسین محجوب بازیگر نقش حسام فروزان فر سریال «زمانه» در گفتوگویی با اعتماد ضمن انتقاد شدید از ممیزیهای که گریبانگیر این سریال شده، گفته است:
- آیا ما که عمر خود را برای هنر گذاشته ایم قابلیت تشخیص خوب و بد را نداریم و مدام باید ممیزی باشد و هر روز از سریالی که ساخته ایم جمله، دیالوگ و صحنه یی دربیاید. چرا باید چنین وضعیتی وجود داشته باشد؟ آیا اعتمادی به گروه سازنده وجود ندارد و نقش تعیین کننده باید به دست تعدادی جوان باشد که تازه از گرد راه رسیده اند؟!
وی در بخش دیگری از این گفتوگو از عدم پرداخت دستمزد به عوامل سریال گفته و از توقف ساخت سریال «سرزمین کهن» و ضررهای مالی این پروژه گلایه کرده و از بیمهری نسبت به هنرمندانی چون بهرام بیضایی انتقاد کرده است. بخشهای برگزیده مصاحبه این بازیگر سینما،تئاتر و تلویزیون را در ادامه میخوانید.
سینما زبانی است که باید مختصات خاص خودش را داشته باشد. به این زبان عده خاصی آگاهی دارند. در میان فیلم های مذهبی هنوز هم روز واقعه اثر برجسته یی است اما نویسنده آن بهرام بیضایی جزو نویسنده هایی است که در خط قرمز است و نباید به او نزدیک شد. می شد به او سفارش داد و نوع نگاه را برایش تبیین کرد و از توانایی او استفاده کرد اما چنین اتفاقی رخ نداد. اگر قصد داریم اتفاق خوبی بیفتد باید همه آدم ها وسط بیایند و همه توانایی ها به کار گرفته شود اما چنین چیزی وجود ندارد و فقط تفکیک وجود دارد که این آدم نه، آن یکی بله. این یکی هم اندکی می تواند در میدان حضور داشته باشد.
من درباره ساخت تله فیلم های 90 دقیقه یی استنباطی دارم و آن هم این است که ساخت چنین فیلم هایی می تواند آرزوی هر کارگردانی باشد که فیلمی که در سینما قابلیت ساخت ندارد را با هزینه کمتر در تلویزیون بسازد اما متاسفانه به این فیلم ها خیلی سردستی نگاه شده است و الان به صورت کیلویی، دست هر کسی سه، چهار تا تله فیلم است.
متاسفانه در سریال زمانه پرداخت ها با تاخیر و بی نظمی انجام شد: این مساله هم شامل حال عوامل شد و هم بازیگران. در نتیجه این سریال با چنگ و دندان و خون دل عوامل ساخته شد. به دلیل مشکلات مالی عوامل نمی توانستند یک اتومبیل را آتش بزنند، چون تهیه کننده توان پرداخت هزینه آن را نداشت. چنین وضعیتی سبب می شود، تخیل نویسنده ها محدود شود و از حدود مشخصی فراتر نرود. متاسفانه «سر دم خیال» از یک جایی چیده شده و طبیعی است وقتی تخیل نویسنده محدود شود، دیگر نمی توان توقع کیفیتی بالااز سریال ها را داشت.
امروز هم که دیگر وضعیت قوزبالاقوز شده و پولی وجود ندارد. مسوولان هم انتظار دارند آدم ها نسیه کار کنند. نمی دانم پول آگهی هایی که پخش می شود به کجا می رود و چرا از محل همین آگهی ها دستمزد عوامل پرداخت نمی شود؟
سال ها سریال هایی پخش می شد که هنگام تماشای آن می شد شام خورد، تلفن زد، دستشویی رفت و بعد که به سراغ تلویزیون می آمدیم چیزی را از دست نداده بودیم اما سریال زمانه این ویژگی را دارد که به مخاطب خود اجازه نمی دهد از پای تلویزیون تکان بخورد. اما وقتی سریالی اینچنینی مورد ممیزی واقع می شود، احساس می کنم به عنوان یک هنرمند موثر نبوده ام و نتوانستم چه در خودم و چه در مخاطبان خودم دگرگونی ایجاد کنم.
40 قسمت سریال(سرزمین کهن) تولید شده و با وجود صرف هزینه فراوان کار متوقف شده است. مسوولان شبکه سه می گویند باید کار حک و اصلاح شود اما نمی دانم این کار چه زمانی صورت خواهد گرفت. حتی در صوت نیاز به انجام چنین فرآیندی، جمع کردن دوباره سازندگان این سریال و به ویژه بازیگران به شدت مشکل است. بسیاری از آنها به لحاظ فیزیکی تغییرات فراوانی کرده اند و معلوم نیست چه کسی جوابگوی این هزینه هاست.
مطلقا دوست ندارم حرف هایم رنگ و بوی سیاسی بگیرد اما چه می توان کرد؟گاهی با خودم می گویم ساکت شو، حرف نزن، بمیر چون ممکن است برای بسیاری از دوستان، شنیدن این حرف ها حس ناخوشایندی ایجاد کند. الان طیف وسیعی از رسانه ها قصد دارند با من مصاحبه کنند اما پاسخ تلفن های آنها را نمی دهم. نمی توانم به طرز حماقت آمیزی خودم را خوشحال نشان دهم. وقتی درد دارم و دردم بی درمان است، چطور می توانم به برنامه یی تلویزیونی بروم و درباره زمانه صحبت کنم؟ من چه باید بگویم؟
منبع: شبکه ایران
تاملي در تفاوت نشان دادن قبح رابطه دختر و پسر و عاديسازي آن
چگونه سريالهاي تلويزيوني رابطه دختر و پسر را عادي ميكنند | به همين راحتي با هم دوست شويد!
گروه فرهنگي: عادي سازي روابط دختر و پسر از نگراني ها و آفت هاي جدي برخي برنامه هاي اين روزهاي رسانه ملي است.
به گزارش رجانيوز، همين چند وقت پيش بود كه در يك آگهي بازرگاني كه مربوط به شيشه پاك كن ضد بخار بود رسماً دوستي دختر و پسر به خردسالان آموزش داده ميشد. دختر و پسري خردسال پشت دو پنجره بودند و ميخواستند براي هم پيام بفرستند. يك نفرشان روي بخارهاي پنجره خود منظورش را رسم ميكرد اما ديگري كه حتما مادرش از شيشه پاك كن ضد بخار استفاده كرده بود نميتوانست از اين روش استفاده كند.
به گزارش رجانيوز، البته اين تبليغ سريع متوقف شد اما نشان داد به همين راحتي ميتوان با تبليغ يك شيشه پاك كن، آموزش داد كه حتي در برف و كولاك هم ميتوان از خانه خارج نشد اما ارتباط با دختر يا پسر همسايه را هم از دست نداد!
اگر از اين منظر به برخي سريالهاي همين چند ماه اخير و در حال پخش نگاه كنيم، همين عادي سازي روابط دختر و پسر را در آنها ميبينيم. عادي سازي چيزي فراتر از نشان دادن يك ناهنجاري اجتماعي است. ميتوان برخي ناهنجاريها يا بعضي گناهان را نشان داد(ميتوان؟!) و آنها را به نقد كشيد و يا حتي با نمايش سرانجام آنها مخاطب را آگاه ساخت. اگرچه اين امر در مرحله اجرا نيازمند توجه به ظرافتها مختلفي است اما حداقل در مقام نظر و روي كاغذ امكانپذير است.
اما وقتي حرف از عادي سازي يك موضوع ميزنيم يعني اينكه آن موضوع جزئي جاري در فضاي قصه باشد، حال اينكه قصه چيست چندان فرقي نميكند. مثلاً داشتن مبل اگرچه الان تا حدودي معمول است اما سالها پيش كه يك امر تجملي حساب ميشد هم جزئي از همه سريالهاي تلويزيوني بود. يعني چه داستان درباره يك كارمند ساده بود و چه درباره يك جراح متخصص، مبله بودن منزل چيزي طبيعي بود. اگرچه جنس مبلمان تغيير ميكرد اما در اصل روي مبل نشستن خدشهاي وارد نميشد. استفاده از شال براي بانوان يا تراشيدن ريش توسط مجريهاي سيما نيز نمونههاي ديگري هستند كه ميتوان بعنوان مثال براي چگونگي عاديسازي در سيما به آنها اشاره كرد.
بنابراين وقتي يك موضوع(گيرم ناخواسته) به اصل ثابت همه سريالها تبديل ميشود، ديگر نوع نگاه نويسنده و كارگردان به آن چندان اهميت پيدا نميكند. ارتباط راحت و دور از حيا و عفت دختر و پسر در سريالهاي تلويزيوني يكي از اين موارد است به گونهاي كه گويي جزئي از سبك زندگي مردم ايران است و آنها با هر اعتقادي و در هر جايگاهي كه باشند در برخورد با نامحرم خيلي راحت و باز هستند.

«دختران حوا»، «ميلياردر»، «زمانه» و «يلدا» چهار سريالي هستند كه يا در حال پخشاند و يا اينكه مدت زمان زيادي از پخششان نميگذرد. اين چهار سريال با تفاوتهاي فراواني كه در سبك، ژانر، محتوا و كيفيت دارند اما در نوع نشان دادن رابطه دختر و پسر با يكديگر مشتركند. درواقع همين اشتراك است كه باعث ميشود از عادي سازي حرف بزنيم.


در دختران حوا، دختر بزهكار و پسرخالهاش؛ در ميلياردر، رابطه يكي از پسران رييس شركت با خانم جواني كه شوهرش را از دست داده؛ در زمانه، رابطه دختر و پسر نقش اصلي داستان؛ و در يلدا رابطه دخترعمه و پسردايي را در نظر بگيريد.


در اين رابطه ها فرقي نميكند شخصيتها چه خصوصياتي دارند و از چه جايگاه اجتماعي يا اعتقادي برخوردارند؛ نوع برخورد دختري كه اهل كيف قاپي است با پسرخالهاش چندان تفاوتي با رابطه دختري چادري و مومن با پسردايي خيرخواهاش ندارد. در سريال يلدا اگرچه دخترعمه و پسردايي مخفيانه ازدواج نميكنند اما صحبت كردن آنها با يكديگر و شوخي و خنده و نگاههايشان به هم فرقي با دختر و پسر سريال زمانه ندارد.


حالا اگر پاي سريال مسئله دار «راستش را بگو» را هم به ماجرا باز كنيم كه ديگر نور علي نور است. در آن سريال دو دختر چادري وجود دارند كه يكي در اعتقاداتش صادق است و حتي به شهادت(!) ميرسد و ديگري كلّاش و منفعت طلب است. اما هر دوي اينها در تعامل با پسرها مانند هم برخورد ميكنند.

اينجاست كه فارغ از قصه و سوگيري فيلمنامه بايد از عاديبودن بيحيايي در روابط دختر و پسر، و محرم و نامحرم در سريالها انتقاد كرد. گويي اين نوع رابطه و تعامل جزئي عادي و همگاني است، همانطور كه مثلاً همه شخصيتها در برخورد با يكديگر سلام ميدهند و اين موضوع اصلا ربطي به نسبت آنها با هم، اعتقاد و جايگاه اجتماعيشان ندارد.
حتما خواننده گرامي فارغ از اينكه موافق نظر نگارنده باشد يا نه، متوجه منظور او شده است و توضيح بيش از اين نياز نيست. اما در پايان بد نيست بخشي از فرمايشات مقام معظم رهبري در ديدار با مدیران صدا و سیما در سال 81 آورده شود.
«مسألة ارتباط زن و مرد هم مسألة مهمّى است. بین زن و مرد یک حجاب گذاشته شده است: با هم حرف مىزنند، معامله مىکنند، دعوا مىکنند، دوستى مىکنند؛ اما با یک حجاب و حفاظ. این در اسلام هست و بایستى رعایت شود. ارتباط زن و مرد را در این مکالمات و محاورات بایستى رعایت کرد. گاهى ارتباط زن و مرد در بعضى از صحنهها طورى نزدیک و خودمانى است که آدمى که پاى تلویزیون نشسته واقعاً خجالت مىکشد؛ ما که پیرمردیم، درعینحال خجالت مىکشیم! هر چه بتوانید، اینها را مراعات کنید. ظاهرسازى هم لازم نیست.»
تازه شايد منظور حضرت آقا در اين بيان، شخصيتهايي باشند كه لااقل در داستان با يكديگر محرماند؛ حال ديگر ببينيد نظر ايشان درباره رابطه زن و مرد نامحرمي كه در داستان هم نامحرم هستند چگونه خواهد بود.
چند ماهی است که سریال «زمانه» با موضوعاتی مانند عشق های مثلثی و مربعی، خیانت مردها، ازدواج چندباره یک دختر و... هر شب به مهمانی خانواده های ایرانی می رود و حسابی برای خود جا باز کرده است. نظر به موفقیت چشمگیر صدا و سیما در این سریال، به سراغ کارشناسان فرهنگی و مذهبی رفتیم تا پیامدهای این فیلم را مورد بررسی قرار دهد اما جای تعجب بود که بسیاری از افراد شاخص فرهنگی حتی یک بار هم سریال را ندیده بودند و یکی از کارشناسان نیز به ما گفت که مدت هاست که سریال های صدا و سیما را نمی بیند و از این بابت بسیار خوشحال بود.
سرانجام موفق شدیم که با کارشناسان محترمی چون «حجت الاسلام بهداروند» به گفتگو بنشینیم و درد دل این کارشناسان را بشنویم.
بهداروند در ارزیابی خود از این سریال گفت: «نگاه کلی که حضرت امام به صدا و سیما داشتند این بود که صدا و سیما یک دانشگاه عموموی و استراتژی ایشان نیز چه در مورد تلویزیون و چه در مورد سینما این بود که ما مخالف فحشا هسنیم و مخالفتی با هنر نداریم.
در حال حاضر نیز سریال های ما باید تمام قد وارد موضوعاتی مانند سبک زندگی شوند که مورد تاکید رهبری نیز هست اما متاسفانه آنچه که امروز می بینیم درست است که در تعارض با سبک زندگی انقلابی نیست اما همسو با آن نیز نمی باشد.
برای مثال همین سریال زمانه که با انتخاب این اسم می خواهد زمانه ما را اینگونه نشان دهد که دقیقا از تفکرات فمنیستی سرچشمه می گیرد که مردان و صاحبان خانواده ما، افرادی منافق و خائن هستند.
سوال من از فیلنامه نویس و ارزیاب این سریال این است که چرا ازدواج پنهانی و ازدواج موقت یک دختر باکره بدون اطلاع خانواده را نشان می دهند؟ آیا نمی دانند که چه تبعات جتماعی برای ما دارد؟ چرا ورود نامحرم به خانه ی یکدیگر را مباح جلوه می دهند؟ چه لزومی دارد که دختر و پسر در یک کافی شاپ تمام قرار خود را تنظیم کنند؟ که هیچ کدام از این موارد مطابق با فرهنگ دینی و ملی ما نیست بلکه در تعاند با فرهنگ ملی ما نیز می باشد.
فرهنگ ما بهترین فرهنگ زمانه است که خواستگاری با اطلاع پدر و مادر را تجویز کرده است!
ترویج تجمل گرایی، لباس آنچنانی، غذلی آنچنانی و... تحقیر جامعه و افرادی است که این امکانات را ندارند.
خانواده محل آرامش است نه محل دروغ و دورویی! در عرب نظام خانواده معنایی ندارد و ظاهر و باطن افراد در خانواده متقاوت است و به نظر من سریال هایی که به صورت گسترده در صدا و سیما در سال های اخیر ساخته می شود، ریشه در افکار فمینیستی و غربی دارد و به نظر ما با تولید این محصولات در تئاتر دشمن بازی می کنیم.
ما باید الگوی مناسب را مطرح کنیم اما در این سریال ها تنها 10 درصد بدی ها را مطرح می کنند و 90 درصد موارد را به طور بدیل تحویل مردم می دهند.
حتما باید یک کارشناس مذهبی «ملا» و «دین فهم» بر این فیلم نامه ها نظارت کنند نه این کارشناسان مثلا مذهبی که از خود فیلنامه نویس جلوتر هستند و مطمئنم اگر کسی حداقل های طلبگی را بلد باشد با این موارد مخالفت می کند.
خانواده من هرشب پس از دیدن این فیلم دچار سر درد، یاس و افسردگی می شوند و از من می پرسند که آیا جامعه ما واقعا چنین وضعیتی دارد؟
من هم می گویم با نگاهی به اطراف خود در می یابیم که چنین معضلاتی هست اما ضریب آن 10 الی 20 درصد است نه 90درصد جامعه.
امیدوارم که این صحبت های ما به گوش مدیران صدا و سیما برسد.
این کارشناس مذهبی در رابطه با بازخورد این سریال ها از طریق زیر سوال بردن احکام اسلام با تکیه بر مبانی فمیستی به خبرنگار فرهنگی بولتن گفت: «ترویج تجمل گرایی و ازدواج پنهان تبعات فراوانی را دارد و یک فیلم تنها به زمان پخش آن مرتبط نمی شود بلکه یک فرهنگ است که جامعه را می سازد.
به همین ترتیب است که حتما باید یک کارشناس دین فهم بر این سریال ها نظارت داشته باشد نه کسی که فارغ التحصیل دانشگاه هنر است و همان مبانی را قبول دارد.»
منابع: جام گیشه، بولتن
+ من موافقم که غم و غصه تو این سریال زیاده، اما یه سوالی پیش میاد! تو کدوم سریال ایرونی همچین چیزی کمِ؟! یادمه ستایش که پخش می شد بیشتر مردم اعتراض می کردن و می گفتن یاد مصیبتای کربلا و صبر حضرت زینب میفتن، بعدش میشستن نگاه می کردن!
حالا این هیچی ژانر اصلی فلان سریال و گذاشتن طنز، بعد میشنی نگاه می کنی می بینی از اول تا آخر دارن موضوعات سیاسی مطرح می کنن. خب بابا یکم سیاسی بقیه ش هم به موضوعات دیگه ی جامعه ربط بدید! خودمون به اندازه ی کافی می دونیم مشکلات سیاسیمون چقدر زیاده!
البته خیلیا هستن که می گن سریال های ماهواره ای بهتره دلیلشونم اینه که سریال های ایرونی پُر شده از غم و غصه و ما هم کم غم و غصه تو زندگیمون نداریم، خب همین سریال های ماهواره ای که رابطه های پنهانی زن و مرد متاهلی که هر کدوم با یه نفر دیگه رابطه دارن و یهو یه عالمه مشکلات و غم و غصه گریبانگیرشون می شه رو بیشتر نشون میدن! همون عشق ممنوعه یا ایزل که انقدر طرفدار پیدا کرده بود، یه قسمتش نبود که بگن بخندن بعدش یهو یه بدبختی ای نیاد وسط! کشور ترکیه هم یه جوری نشون میدن دیگه کسی جرات نمی کنه محض تفریح بره اونجا انقدر که همه هفت تیر کشن ماشالا! تو سریال های کلمبیایی هم همه بچه هاشون دنبال این می گردن که مامانم کیه بابام کیه...
سریال های ایرونی هم یه طرف می گن پر شده از موراد ضد انتقلابی و ضد کشوری و ضد دین و ضد ارزشی و ضد همه چی! یه طرف دیگه هم که مشخصه...
اگه واقعا دنبال سریالی می گردین که بخندونتتون، من پیشنهاد می کنم فصل اول تا چهار سریال تئوری بیگ بنگ و ببینید، البته مناسب برای افراد بالای 25 سال هست خصوصا اونایی که خیلی رو یه سری مسائل حساس نیستن وگرنه به همه پیشنهاد نمیشه چون اونجوری نیست که بشینید با خانواده ببینید.
حالا اگه دنبال سریالی هستید که از هیجان زیاد ندونید چی کار کنید و بعضی وقتا انقدر شوکه و هیجان زده بشید که دلتون بخواد بزنید بره جلو چون دیگه تحمل ندارید، من سریال دکستر و پیشنهاد می کنم، البته فصلای الانش یکم لوس و مسخره شده! تا فصل پنجش خوبه...
سریال فرینج و فرار از زندان و... هم که گمونم همه دیدن! راجب بحث فراماسونری و همچین چیزایی هم که تا می گی سریال و فیلم امریکایی یه سریا وسط می کشن... والا اگه قرار باشه هی دنبال علائم و جمله های کلیدی در این رابطه توی سریال ها و فیلم های هالیوودی بگردیم، خودش یه سریال بی انتها می شه. پس فقط اطلاعاتتون و از قبل بالا ببرید و بعدش بشینید ببینید.
برای اونایی که روی خیلی مسائل حساسن، من سریال های مدرن کره ای و پیشنهاد میدم که 99 درصدشون طنز هست و هر سال هم سریال های محبوب زیادی می سازن. از لحاظ فرهنگی هم تقریبا شبیه به ایرونی ها هستن یعنی موارد بی تربینی زیاد تو سریالاشون دیده نمیشه به جز اینکه خیلی زیاد نوشیدنی های الکلی می خورن، یعنی خوشحالن می خورن، ناراحتن می خورن، کلا هر حسی که داشته باشن شب شده نشده باید بخورن. البته بیشترشون... نه اینکه همشون!
اگه نمی تونید بخرید، دانلود کنید، اگه نمی تونید دانلود کنید بخرید، اگه نمی تونید هیچ کدوم از این کارارو بکیند بشنید سریال های تی وی و نگاه کنید، اگه نمی تونید سریال های تی وی و تحمل کنید ماشالا همه که ماهواره دارن، اگه ماهواره و همه ی اینا هر کدوم بدآموزی های خودشون و دارن زنگ بزنید 162 و به روابط عمومی صدا و سیما گیر بدید و نقدشون کنید وقتی زیاد باشید بالاخره تا حدودی گوش می کنن.
آخــــی!! یکم از حرفایی که تو دلم مونده بود و زدم! شما هم اگه دوست دارید می تونید راجب این مسائل نظرتون و بگید بالاخره بر اساس عقاید و خانواده و طوری که بزرگ شدیم، هر کسی سلیقه و راه و روش خودش و داره.
حمید گودرزی دربارهی محتوای سریال «زمانه» خطاب به بینندگان تاکید کرد: هدف ما در «زمانه» ترغیب و تشویق جوانان به ازدواج پنهانی نیست و ما اگر چنین اتفاقاتی را نشان میدهیم، عواقبش را هم نشان خواهیم داد.
این بازیگر سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: ما در سریال «زمانه» دربارهی دروغ، پنهانکاری و پیامدهای آن صحبت میکنیم و اصلا قصد بدآموزی و تشویق جوانان به برخی از رفتارها نظیر ازدواج پنهانی را نداریم. ما اگر در «زمانه» برخی از رفتارهای نامناسب را نشان میدهیم عواقبش را هم نشان میدهیم.
وی افزود: منفی بودن موضوعات و داستانهای سریال «زمانه» بعدها تبعاتی دارد که گریبان همهی خانوادههای این داستان را میگیرد و بینندگان در قسمتهای پایانی متوجه میشوند که هدف ما بدآموزی نبوده و نیست.
ایفاگر نقش «بهزاد» در سریال «زمانه» با توصیف کاراکترش ادامه داد: بهزاد در «زمانه» نمایندهی برخی از جوانان روزگار خودمان است که قطعا هم با بسیاری از مشکلات و معضلات جامعه دست به گریبان هستند.
گودرزی دومین تجربه بازیاش در کنار شهرام قائدی، بازیگر نقش «منوچهر» را رضایتبخش دانست و افزود: پیش از این در سریال «پنجمین خورشید» در کنار آقای قائدی ایفای نقش داشتم و اکنون در «زمانه» به عنوان دومین تجربهام با ایشان باید بگویم سکانسهایی که با هم داشتیم در نهایت بده بستانهای عالی و خیلی زیبا از آب درآمد و از ایفای نقش در کنار شهرام قائدی لذت میبرم، چرا که وی خیلی روان و بدون حاشیه دیالوگهایش را میگوید. همهی بازیگران دلشان میخواهد بازیگری در مقابلشان ایفای نقش کند که حرفهیی باشد و طبیعی است که در چنین شرایطی بازیگران احساس خوشحالی و رضایت میکنند. در «زمانه» هم من به عنوان بازیگر در کنار شهرام قائدی از این قاعده خارج نیستم.
این بازیگر سینما و تلویزیون با تجدید خاطراتش از سریال «پنجمین خورشید» که در حال حاضر از شبکه تماشا در حال پخش است، گفت: «پنجمین خورشید» به عنوان سریال مناسبتی در دورهی خودش خیلی خوب و جذاب بود و توانست بینندگان زیادی را به خود جذب کند، حتی من به یاد دارم که پس از پایان آن، تبلیغاتی هم بر اساس این سریال تهیه کردند که در آن از زمان حال و گذشته سفر میکردند و بالعکس. تمام این اتفاقات نشاندهندهی این است که «پنجمین خورشید» توانست نتیجه خوبی دهد و من هم خوشحالم که این مجموعه موفق شد.
او در ادامه در پاسخ به اینکه چه پیشنهاد نو و جدیدی به شبکهی تازه تاسیس تماشا دارید؟ خاطرنشان کرد: این شبکه باید سعی کند کارهای قوی و جذاب را پخش کند چرا که این شبکه نوپاست و باید بتواند اعتبار خودش را میان بینندگان به دست آورد و کم کم مخاطبانش را جذب کند چرا که حیف است ما با داشتن شبکهها و سریالهای متعدد خوب عمل نکنیم.
وی تاکید کرد: اگر شبکهای مثل تماشا و سایر شبکههای تلویزیونی بتوانند برنامههای جذاب و مردمپسند به روی آنتن ببرند، موفق خواهند شد و قطعا ما با داشتن چنین شبکهها و برنامههای خوبی، میتوانیم مقابل بسیاری از شبکههای ماهوارهیی بایستیم.
این بازیگر در ادامه دربارهی کامل بودن فیلمنامه سریال «زمانه» و همکاری با حسن فتحی اینگونه بیان کرد: ما فیلمنامهی خیلی کاملی نداشتیم و تقریبا با 12 قسمت کار را شروع کردیم بلکه فقط اعتماد به آقای فتحی و عفیفه بود که باعث شد ما با فیلمنامهی 12 قسمتی کار را شروع کنیم چرا که هر دوی آنها از کارگردانان و تهیهکنندگان خوش نام عرصهی سریالسازی هستند و من اولین بار بود که با آنها سعادت همکاری داشتم و امیدوارم از این به بعد هم بتوانم با آنها همکاری کنم.
حمید گودرزی در پایان دربارهی کارهای جدیدش در سینما و تلویزیون به ایسنا گفت: فعلا کار جدیدی برای سینما و تلویزیون ندارم چرا که حدود 10 ماه سر سریال «زمانه» مشغول بودم و از سینما دور شدم و نتوانستم همکاری جدیدی داشته باشم.
منبع: ایسنا
حسن فتحی تصویربرداری سکانسهای پایانی «زمانه» را جمعه (27 بهمن ماه) به پایان میرساند.
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عوامل سازندهی سریال «زمانه» در حال حاضر مشغول تصویربرداری بخشهای پایانی این سریال هستند و تصویربرداری این سریال جمعه، 27 بهمن به پایان میرسد.
بر اساس این گزارش، آخرین تصاویر از سریال «زمانه» در لوکیشنی بیرونی در تهران تصویربرداری میشود. این صحنهها در پارکی در غرب تهران گرفته خواهد شد.
این سریال بیش از 20 بازیگر اصلی دارد؛ حمید گودرزی، حسین محجوب، مهرانه مهین ترابی، پریناز ایزدیار، هومن برق نورد، شهرام قائدی، رویا میرعلمی، حسین مهری، آیدا فقیهزاده، تبسم هاشمی، فریبا متخصص، معصومه آقاجانی، ویدا جوان، صبا آقاجانی، حشمت آرمیده و بهنام قربانی بازیگران این سریال هستند که برای پخش از شبکه سه سیما تولید میشود.
این مجموعه تلویزیونی در حوزهی آثار اجتماعی در 45 قسمت 35 دقیقه ای، بر اساس فیلمنامه مشترکی از کاظمی پور، جلالی و تشکری، در تهران کلید خورد و از اواخر آذر ماه به روی آنتن رفت. پخش این سریال تا اسفند ماه جاری ادامه دارد.
منبع: ایسنا
زندگی در مسیر تندباد
مجموعه تلویزیونی زمانه، تازهترین ملودرامی است که از تلویزیون پخش شده است. ژانری که بیمحابا احساس و عاطفه مخاطب را برمیانگیزاند، و او را مجبور میکند که سریال را تا آخر دنبال کند چرا که دغدغهاش همان دغدغۀ امروز مخاطب است و نگاهی ساده و شفاف به وقایع امروز جامعه دارد. هرچند خیلیها معتقدند که در این اثر داستان خوب جا افتاده و حرف اول را میزند و بخش زیادی از موفقیتش مدیون خط روایی و شخصیتپردازیاش است اما در پس همۀ اینها کارگردانی ایستاده است که استاد ساخت سریالهای عاشقانه است. حسن فتحی با درک کاملی که از عشق دارد این موضوع ناب را هربار به شیوهای جذاب روایت میکند. چرا که میداند ظرفیت معنایی عشق برای مفاهیم اجتماعی، سیاسی و انسانی بالاتر از این حدی است که در نزد مردم شناخته شده است. خالق آثار موفقی چون «پهلوانان نمیمیرند»، «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «میوه ممنوعه» و «در مسیر زایندهرود» میداند که وقتی پای عشق به قصهای باز شود، هرکس را پای آن مینشاند چون درون انسان با عشقی که به سرچشمۀ اصلی وصل است آمیخته است و مخاطب برای یافتن آن سرچشمه مبهوت نشانههایی میشود که از میان این قصهها برایش بازگو میشود. ضمن اینکه شیوۀ روایت حسن فتحی همیشه به گونهای بوده که طوری اثرش را میچیده که مخاطب در کنار ماجراهای عاشقانه، پیامهای عمیقتر را هم درک کند. «زمانه» قصهای اجتماعی دارد و هستۀ اصلی داستانش حول محور زندگی دو جوان از دو طبقۀ مختلف میگذرد.
بهزاد (حمید گودرزی) پسر جوانی که عموی پولداری به نام حسام (حسین محجوب) دارد، قرار است با دختر عموی خود ـ بهار ـ ازدواج کند، اما وقتی راز قتل پدر به دست عمویش برای او برملا میشود زندگیاش را دچار تغییراتی میکند. شکایت بهزاد از عمویش و اشنایی او با ارغوان (پریناز ایزدیار)، وکیل دادگستری مسیر ماجرا را به شکلی متفاوت تغییر میدهد. گویی همیشه اتفاقات وقتی در زندگی ما شروع میشوند که ما نمیدانیم آغازگر چه سرنوشتی برای ما هستند. در کنار پروندۀ عموی بهزاد مخاطب کمکم با قصۀ عاشقانهای روبرو میشود که پایان خوشی نخواهد داشت. این دو برخلاف نظر خانواده و به صورت پنهانی با هم ازدواج میکنند و در این میان سوای ازدواج پنهانی تفاوت خانوادگی و سطح فرهنگی دو نفر راه را دشوارتر میکند. با بهبودی رابطه بهزاد و عمویش و برملا شدن دروغی که ارغوان به بهزاد درباره پدرش گفته است ورق زندگی این دو کاملا برمی گردد و فضای قصه در اوج ملودرام قرار میگیرد.
سریال «زمانه» قصه امروز نسل جوان و نسل دیروز است. ازدواجهای نامعقول و از سر احساس و عشقهای ناپخته و عاقبت دروغ و ژنهانکاری که شاید قابل جبران هم نباشد و...موضوعاتی است که سریال را بیش از هرچیز برای مخاطب جذاب کردهاست. سریالی که داستانش را همه میفهمند و بارها در شرایط آدمهای آن قرار گرفتهاند برای همین با دیدن چند قسمت دیگر رهایش نمیکنند و گمشدۀ خود را در آن جستجو میکنند. شاید همین خط داستانیای که علیرضا کاظمیپور، سعید جلالی و سعید تشکری ترسیم کردهاند فضای مناسبی را فراهم کردهاند که مخاطب بیاغراق به اطرافش نگاه کند و ما بهازاهای زیادی از شخصیت هایی مانند بهزاد، ارغوان، منوچهر، سینا و...پیدا کند. کاری که تیم نویسندگان سریال کردهاند گنجاندن انبوهی از مسائل اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی از خیانت، قصاص، دروغ و چاپلوسی تا فقر، فریب خوردگی و اعتیاد جوانان در یک سریال است. و نتیجه قصه هایی شدهاست که برای ذهن مخاطب آشنا است و از سوی او به راحتی پذیرفته می شوند. هرچند با این همه ارجاعات به موضوعات مختلف،این اثر میتوانست چند پاره شود اما نگارش منسجم و کارگردانی و تدوین مناسب کار، سریال را تا حد یک ملودرام موفق بالا آورد. اسماعیل عفیفه تهیهکننده مجموعه «زمانه» که پیش از این هم با حسن فتحی در مجموعه «در مسیر زایندهرود» همکاری کرده است درباره شکلگیری داستان و رویکرد اصلی مجموعه به اهمیت تجربههای همکاری با حسن فتحی در مقام کارگردان و علیرضا کاظمیپور به عنوان نویسنده معتقد است و دوست داشته اثری را روی آنتن شبکه سه بفرستد که با حال و هوای جامعه همخوانی داشته باشد و در حقیقت نگاهی دقیق به مسائل اجتماعی روز بکند. به اعتقاد وی گروه سعی کرده برخی از مسائل موجود در روابط اجتماعی و اخلاقی مردم را به نمایش بگذارد چرا که پرداختن به این گونه موضوعات دغدغه اصلی کارگردانان و نویسندگان تلویزیون باید باشد و در این مجموعه هم به آنها توجه شده و مخاطب میتواند بهراحتی با آن ارتباط برقرار کند. اگر قبول کنیم که نویسندگان، کارگردانان و تهیهکنندگان از جامعه پیرامون خود الهام میگیرند. و برنامه سازان تعهد اخلاقی نسبت به جامعه دارند پس باید اثری قابل توجه راهی انتن شود تا حداقل تأثیرات جزئی بر مردم بگذارد و بتواند پیامهای آموزندهای را به آنان انتقال دهد.
شاید این اثر در مقابل و در مقایسه با دیگر کارهای حسن فتحی اثری پربازده و در خور تمجید نباشد اما وقتی این اثر را با شرایط ساختی که کارگردان در ان قرار داشته و فضای دگرگون شدۀ فرهنگیای که پیش رویش قرار داده شده مقایسه میکنیم میبینیم اثر درخور توجهی است. نکته قابل ملاحظه در ساخت این نوع سریالها تفاوت انتظار مخاطب از پایان قصه و درک کارگردان و نویسنده از حرفی که میخواهند بزنند است. اصولا سریالهای ملودرام اجتماعی که اتفاقا طرفداران زیادی هم دارند سوژههایشان بسیار نزدیک به صفحات حوادث روزنامه ها است. ماجراهایی که به خاطر پایان تلخشان تاثیرگذار شدهاند اما از آنجایی که اثر تصویری قرار نیست در قامت یک مستند به مخاطب هشدار بدهد و به او بگوید اگر فلان انتخاب را کردی این نتیجهاش است پس اعتراضی نکن و...بلکه اینگونه آثار باید در عین واقع گرایی در نهایت امیدبخش و آموزنده باشند. برخلاف نظر منتقدین که همیشه از پایان خوش سریالها مینالند اتفاقاً مخاطب در پی پایان خوش است چون او در طول سریال وارد ماجراهای تلخ شده و خود میداند که اگر خودش به جای شخصیت های سریال بود چه حس دردناکی را تجربه میکرد پس او پیام سریال را گرفتهاست اما به لحاظ مخاطب شناسی او دوست ندارد به تماشای سریالی بنشیند که پایانش تلخ و آزاردهنده است. بلکه او
دوست دارد همیشه نتیجه گیری پایان سریال به گونه یی باشد که به او بگوید پشت این درهای بسته امید زنده است و میشود ارغوان(با بازی پریناز ایزدیار) بود، اشتباه کرد و تاوان سنگینی هم داد اما در نهایت برای تغییر و از نو شروع کردن هیچوقت دیر نیست.
حسن فتحی سعی کرد در اثر عاشقانهاش اینبار به تفاوت عشقی که ناپخته و از سر احساس است و عشقی که با تعقل همراه است پرداخت و زنگها را برای نسل جوان به صدا دربیاورد. به او بگوید که مشکلاتش را میفهمد و از همۀ مسائل مطلع است. او با نگاه دقیق به مسائل اجتماعی روز سعی کرده برخی از مسائل موجود در روابط اجتماعی و اخلاقی مردم را به نمایش بگذارد و از این رو به زمانهای بپردازد کهبیکاری، دلالی، نان به نرخ روز خوردن، زیادهخواهی و... بخشی از زندگی آدمهایش شده است . او با به تصویر کشیدن چند طبقه اجتماعی و نسل جوان و میانسال نقبی هم به خواستهها و ارزوهای هر طبقه میزند. چه بسیارند امسال ارغوان که برای رها شدن از شرایطی که هستند قصر آرزوهایشان را روی آب بنا میکنند و امثال سینا که برای رسیدن به هرآنچه نداشته است حاضر است هر بهایی را پرداخت کند.در سوی دیگر دغدغه طبقه مرفه هم قابل تامل است و اینکه گاهی ثروت چه سهم عظیمی در نوع برخورد و رفتار آدمها دارد.
نکتۀ قابل تامل در این مجموعه ترکیب بازیگران آن است که چشمداشتی به چهره های کمتر دیده شده داشته است. از فریبا متخصص، مهرانه مهین ترابی، معصومه آقاجانی و حسین محجوب تا بازیگران جوانی چون آیدا فقیهزاده(بهار)، ویدا جوان و تبسم هاشم (هما)که با این سریال به جمع تلویزیونی ها پیوستند طیف متنوعی را در کنار هم بوجود آوردهاند. ضمن اینکه فتحی با دادن نقشی متفاوت به حسین محجوب رسک بزرگی کرده ولی میدانسته که محجوب با این نقش ماندگار خواهد شد. مسلما خود محجوب هم در انتخاب نقش حسام فروزانفر تردیدی نداشته و خاکستری بودن نقش را به خوبی درک کرده و به تصویر کشیده است.
این روزها مسائلی كه ما را درگیر خود كرده، آنقدر زیاد شده كه اندیشیدن به همه آنها نه در توانمان است و نه سودی دارد.شاید به همین دلیل است كه اكنون بیشتر از گذشته رسانههای مكتوب، دیداری ، شنیداری و مجازی را رصد میكنیم شاید كه در یكی از آنها كسی راهحلی برای خروج از این مشكلات رنگارنگ ارائه كرده باشد.
البته گاهی هم شاید لازم نباشد راهحلی در این رسانهها بیابیم همانقدر كه افرادی را پیدا كنیم كه به اصطلاح با ما «درد مشترك» دارند ، كمی آرام میشویم كه تنها نیستیم و هستند كسانی كه یا شرایط شبیه ما دارند یا اوضاع و احوالشان از ما بدتر است.
فتحی در سریال «زمانه» دقیقا همین كار را انجام داده است. او در این سریال آدمهایی را به ما نشان میدهد كه مابه ازای واقعی دارند.
خانواده بهزاد، كپی برابر اصل خیلی از خانوادههایی است كه در ظاهر زندگی خوبی دارند، اما وقتی روابط و زندگی آنها بزرگنمایی میشود، نمیتوان رنگ خوشبختی را در آن دید.
خانواده عموی بهزاد هر چند پولدار هستند اما آنقدر حاشیههای جور وا جور اطراف آنها را گرفته كه آنها دیگر نمیدانند خوشبختی و آرامش چه طعمی دارد. روابط انسانی و عاطفی این دو خانواده پیچیده و پر از تزویر است.
در سریال زمانه كارخانهای به تصویر كشیده شده كه بنا به دلایل مختلف رو به ورشكستگی است. كارگران ماههاست حقوق نگرفتهاند.
منوچهر (شهرام قائدی) به بهزاد كه حالا همه كاره كارخانه است میگوید با دادن زیرمیزی (رشوه) میتوان وام كلانی برای كارخانه جور كرد، آن هم نه وامی كه كارمزد بالایی داشته باشد! شاید چنین مسائلی را نتوان در اخبار یا برنامههای گفتوگومحور به صورت مستقیم مطرح كرد اما تلویزیون آنقدر به مخاطبش احترام میگذارد كه در یك سریال داستانی مسائلی چون بیكاری و روابط نادرست اقتصادی را بازگو كند و حتی آلودگی هوا را هم در داستان خود جای دهد و در نمایی كه از ساختمانی مرتفع گرفته شده؛ هوای بشدت آلوده تهران را نشان دهد؛ هوایی كه شبیه آلودگی ای است كه روابط انسانی را هم در بر گرفته است.
همه درهای زندگی روی خانواده ارغوان بسته بود اما فتحی نشان داد كه در ازدحام مشكلات غیر قابل حل بازهم میتوان امید باز شدن دری را داشت.
برای خانواده ارغوان این در را دكتر داوودی باز كرد و خوشبختی را به آنها هدیه داد. داوودی همان روزنه امیدی است كه همه ما در این روزهای دشوار به آن نیازمندیم.
جام جم/طاهره آشتیانی
یک برادر دلسوز و دوستداشتنی. از آن برادرهایی كه با این كه كاری از دستشان برنمیآید و خودشان هم حال و روز خوشی ندارند، اما اشكهای خواهرشان را میبینند و همراه او گریه میكنند. سینای سریال «زمانه» از همین برادرهاست كه هیچ وقت پشت خواهرش ارغوان (پریناز ایزدیار) را خالی نكرد. حسین مهری، بازیگر نقش سیناست. او متولد ۲۳ آبان سال ۱۳۶۳ است.
اگر كاری كه طنز موقعیت است، پیشنهاد شود میپذیرم چون در زندگی واقعی هم در كنار لحظههای سخت، لحظههای شیرینی هم وجود دارد و شاید یك انسان جدی هم گاهی شوخ شود و طنازی كند، مثل طنزی كه رضا عطاران دارد، معقول و دوست داشتنی. در كل اگر نقشی شیرین باشد و دوست داشتنی حتی اگر طنز هم باشد آن را قبول میكنم.
جام جم/مهراوه فردوسی
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ حیان علوی؛ سریال زمانه به موهبت وجود کارگردان نام آشنا و موفق صدا و سیما توانسته است مخاطبان بسیاری را در یک ماهه اخیر مقابل تلویزیون بیاورد؛ هرچند که تولیدات قبلی حسن فتحی از جمله شب دهم و مدارصفر درجه از جنبه داستان و گیرایی منحصر به فرد در جذب مخاطب به هیچ وجه قابل مقایسه با سریال زمانه نیست.
اما« زمانه» را می توان ششمین همکاری مشترک بین حسن فتحی و
اسماعیل عفیفه برشمرد که با به کار گیری بازیگران جوان و مطرح سعی در جذب
مخاطب دارد؛ که در این میان می توان به حضور حمید گودرزی در این سریال
اشاره کرد.
هرچند کار با کارگردان زبردستی و توانمندی همچون حسن
فتحی آرزوی هر بازیگری است تا بتواند توانایی و استعداد های هنری خود را
بارور کند اما نباید از این نکته غافل بود که آیا حسن فتحی به راستی موفق
به ساختن سریالی خوش ساخت و قابل باور برای مخاطب شده است یا خیر؟
سریال
با پرداختی واقع بینانه به آسیب های ازدواج موقت برای دختران باکره می
پردازد و با نگاهی برنده و واقع گرا به عکس العمل های جامعه در رفتار با یک
دختر بیوه اشاره می کند تا آن جا که می توان مخاطب را به باور پذیری
برساند. «زمانه» تنها یک ملودرام عاشقانه نیست؛ بلکه یک آیینه ای است که
گزندگی و تلخی رفتار های جامعه و میزان آسیب پذیر بودن زنان جامعه را در
روابط عاشقانه و جنسی به خوبی نمایان کند تا آن جا که سریال را از ورطه
فیلم های هندی نجات می دهد.
اکثر سریال های ایرانی دارای معضلات و
مشکلات یکسانی هستند که سبب ریزش مخاطب و لوث شدن داستان می شود که از
جمله آن می توان به قابل پیش بینی بودن آخر سریال یا کش دار بودن آن اشاره
کرد. برخی از مخاطبین صدا و سیما در توصیف برخی سریال های ایرانی با جملاتی
همچون :« فیلم فارسی، آب بستن به سریال و ...» یاد می کنند.
هرچند
که سریال زمانه را می توان مبری از این اشکال دانست که سریال بی خود و بی
جهت کش دار نشده است و یا حتی در هر دو قسمت یک بار سریال حادثه ای جدید را
رقم می زند تا آن جا که مخاطب را شگفت زده می کند تا آن جا که وی را ترغیب
به ادامه داستان می کند.
هرچند سریال به وسیله این حیلت سعی
کرده است تا ریتمی تند به روند آن بدهد تا آن جا که مخاطب با مسائلی و گره
هایی همچون قتل پدر بهزاد، ازدواج مخفیانه وی با ارغوان، جدایی آنان و مرگ
مادر ارغوان ، کمک های بی دریغ دکتر داودی و ازدواج دوباره ارغوان در
فاصله ای بین ده الی پانزده قسمت اتفاق می افتد.
روند تند داستان
مخاطب را مشعوف و شگفت زده می کند اما مسلسل وار بودن این اتفاقات حس باور
ناپذیری را در مخاطب شکل می دهد تا آن جا که این فکر را به ذهن وی متبادر
می کند که سریال زمانه به عنوان یک برداشتی از رندگی خانوادگی و اجتماعی
کوچک ترین شباهتی به زندگی واقعی افراد ندارد.
ازدواج دوباره
ارغوان با فردی به اسم دکتر داودی که در اصل نقش یک فرشته مهربان را بر
عهده دارد تا ارغوان آسیب خورده و خانواده فقیر و مصیبت دیده وی را نجات
دهد بیشتر به مثابه یک معجزه می ماند تا اتفاقی واقعی که در زندگی افراد رخ
می دهد.
آیا بهتر نبود کارگردان توانمندی همچون حسن فتحی به جای
آنکه شکست ارغوان را که معلول تصمیم اشتباه وی در ازدواج موقت با بهزاد
بود با توانمندی های شخصی وی پر کند؟ آیا جبران یک اشتباه و شکست بزرگ عشقی
که همراه با مرگ مادر خانواده بود تنها با حضور معجزه آسای یک پزشک پولدار
اخلاقی حکمت گرا حل و فصل شود؟ یا به بیان واضح تر آیا شکست در ازدواج
تنها با ازدواج موفق دیگری حل می شود؟ این امکان در دنیای واقعی تا چه
اندازه برای زنان بیوه واقعی و قابل استناد است؟
به هرجهت نقش دکتر داودی و ثروت وی را می توان مانند حلقه اتصالی دانست که ارغوان را از شکست عشقی به دنیای واقعی و روزمره باز میگرداند؛ هرچند که بهتر بود علت بهبود و بازگشت دوباره ارغوان به زندگی را تلاش و تکیه بر توانمندی های شخصی وی پایه گذاری می کردند اما وجود دکتر داودی به مثابه یک فرشته نجات تاثیر بسزایی در باور ناپذیری سریال دارد.
انقاد محمد فرزانه وکیل دادگستری از سریال زمانه: شخصیت وکیل در سریال «زمانه» به راحتی عقل را بر مرکب عشق سوار کرد
محمد فرزانه وکیل داگستری در خصوص ازدواج پنهانی ارغوان با بهزاد در سریال «زمانه» اظهار داشت: ارغوان نتوانسته در قالب شخصیت یک وکیل ظاهر شود زیرا که یک وکیل دادگستری به راحتی عقل را بر مرکب عشق سوار نمی کند و احساساتی برخورد نکردن با مسائل از ویژگی های اولیه یک وکیل است.
سریال «زمانه» به کارگردانی حسن فتحی و تهیه کنندگی اسماعیل عفیفه در این شب ها بر روی آنتن شبکه سه سیما در حال پخش است و تاکنون با نقدهای زیادی از سمت مخاطبان و منقدان روبه رو بوده است، درواقع با انتظاراتی که از تولیدات قبلی فتحی از جمله ساخت سریال هایی همچون «پهلوانان نمی میرند»، «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «میوه ممنوعه» و … در مخاطبان ایجاد شده بود با دیدن «زمانه» برآورده نشد.
در این سریال ارغوان (پریناز ایزدیار) که یک وکیل است، طی آشنایی با بهزاد دست یه یک ازدواج پنهانی می زند.حمید گودرزی که ایفاگر نقش بهزاد است برادرزاده حسام (حسین محجوب) کارخانه داری متمول است. بهزاد گرافیست است و با عمویش رابطه خانوادگی بسیاری نزدیکی دارد. تا اینکه در طول داستان راز برادرکشی عمویش آشکار می شود که همین اتفاق سبب آشنایی بهزاد با ارغوان وعلاقه مندی آن دو به یکدیگر و به هم خوردن ازدواج بهزاد با بهار دخترعمویش می شود.
ارغوان وکیل دادگستری است و در دفتر وکالت مهران نیکخواه با بازی هومن برق نورد فعالیت می کند که عاشق او است.
بهزاد بر اثر مسئله حقوقی مرگ پدرش با ارغوان آشنا می شود و پس از رفت و آمدهای کاری بهزاد و ارغوان به یکدیگر علاقه مند شده و دست به یک ازدواج پنهانی و خارج از اطلاع خانواده ها می زنند.
از نکات قابل توجه این سریال نمایش و آموزش راهکارهای ازدواج پنهانی توسط یک وکیل است و اینکه خانواده و افراد آن در هیچ جای سریال با یکدیگر صداقت ندارند بهزاد پس از جدا شدن از ارغوان و ازدواج دوباره با دختر عمویش، حرفی از ازدواج قبلیش به میان نمی آورد، عمه این خانواده که از تمام ماجرا باخبر است اما وی هم این ازدواج پنهانی را از همه مخفی میکند.
در یکی از سکانس های این سریال به ارغوان هشدار داده می شود که در صورتی که کانون وکلا متوجه ازدواج پنهانی وی شود پروانه وکالت وی باطل می شود. محمد فرزانه وکیل دادگستری در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس در خصوص این موضوع اظهار داشت: در سریال «زمانه» ارغوان را که یک وکیل دادگستری و آشنا به تمام مسائل حقوقی است نشان داده می شود که به راحتی به یک ازدواج مخفیانه که فرجام مشخصی ندارد تن می دهد. وی با اجازه شفاهی از پدرش و تنظیم یک گواهی فوت جعلی کاری خلاف قانون انجام می دهد و به عقد پسر دیگری در می آید.
فرزانه افزود: این که کانون وکلا به دلیل ازدواج پنهانی و اطلاع نداشتن خانواده این دختر از ازدواجش پروانه وکلاتش را باطل کند صحت ندارد، شاید در مراحلی پیچیده تر که شکایتی از دختر صورت گیرد کانون و کلا پروانه وی را تعلیق کند.
وی ادامه داد: ارغوان در این فیلم نتوانسته در قالب شخصیت یک وکیل ظاهر شود زیرا که یک وکیل دادگستری به راحتی عقل را بر مرکب عشق سوار نمی کند و احساساتی برخورد نکردن با مسائل از ویژگی های یک وکیل است.
گفتنی است، در تمام این سریال بنیانی به عنوان خانواده توسط شخصیت ها بی اهمیت جلوه داده شده و شکل گیری روابط مختلف به قدری شتاب زده است که مخاطب هنوز از شُک به هم خوردن رابطه قبلی در نیامده شاهد رابطه جدید دیگری می شود.
منبع: سینماپرس

روزنامه شرق: اثر محبوب «شب دهم» ساخته حسن فتحی نقطه عطفی در سریالهای مناسبتی ماه محرم بود و بعد از آن سریال موفق «میوه ممنوعه» و «مدار صفر درجه» به آثار پرمخاطب در تلویزیون تبدیل شدند. شاید همه اینها به این خاطر باشد که «حسن فتحی» درام را میشناسد و در این بستر به خوبی میتواند به دغدغههای اجتماعیاش بپردازد. آثار فتحی همیشه لحنی ادیبانه و شاعرانه دارد و ردپای تئاتر همیشه در کارهای او از بازیگری گرفته تا کارگردانی دیده میشود. اما فتحی این بار در سریال زمانه به دغدغه این روزها با بیانی متفاوت از آثار گذشته و در قالبی رئالیستی به تبعات مخرب فرهنگ دروغ و پنهانکاری در جامعه پرداخته است. تمام عوامل سریال «زمانه» در جهت قصه، رویکردی واقعگرایانه دارند و دیگر خبری از دیالوگهای همیشگی و بازیهای اغراق شده نیست و کارگردان مراقب است در رابطه مخاطب و قصه خللی ایجاد نشود. «زمانه» قصه آدمهای دوروبر ماست و در لحظاتی میتوانیم تصویری از خود را در آینهاش ببینیم و از خود بپرسیم: این سراشیب انحطاط اخلاقی که بسیاری از ما خواسته و ناخواسته دچارش شدیم ما را به کجا خواهد برد؟ دوست داشتم در گفتوگو با فتحی به جزییات سریال زمانه بپردازم، اما نگاه بنیادی او به فرهنگ معضلاتِ اجتماعی تنیده در لایههای زیرین قصه، باعث شد صحبت ما بیشتر به سمت مضمون و تفاوت سریال «زمانه» با کارهای قبلیاش برود.

حسن فتحی تصویربرداری سریال «زمانه» را به فینال رساند و گروه سازنده، اکنون مشغول تصویربرداری بخشهای پایانی این سریال هستند.
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عوامل سازندهی سریال «زمانه» در حال حاضر مشغول تصویربرداری بخشهای پایانی این سریال هستند و تصویربرداری سریال حسن فتحی تا پایان هفته به اتمام میرسد.
بر اساس این گزارش، سکانسهای فینال سریال تلویزیونی «زمانه» در حال حاضر در لوکیشنی در تهران تصویربرداری میشود و بخشهای باقیمانده از این سریال هم در همین شهر پیگیری میشود.
«زمانه» داستانی است دربارهی قضاوت، تاوان و بخشش؛ داستان آدمهایی که دیگران را در معرض قضاوت قرار میدهند و باید تاوان سنگین برایش بپردازند.
این سریال بیش از 20 بازیگر اصلی دارد؛ حمید گودرزی، حسین محبوب، مهرانه مهین ترابی، پریناز ایزدیار، هومن برق نورد، شهرام قائدی، رویا میرعلمی، حسین مهری، آیدا فقیهزاده، تبسم هاشمی، فریبا متخصص، معصومه آقاجانی، ویدا جوان، صبا آقاجانی، حشمت آرمیده و بهنام قربانی بازیگران این سریال هستند که برای پخش از شبکه سه سیما تولید میشود.
به گزارش ایسنا، این مجموعه تلویزیونی در حوزهی آثار اجتماعی در 45 قسمت 35 دقیقهای، بر اساس فیلمنامه مشترکی از کاظمیپور، جلالی و تشکری، در تهران کلید خورد و از اواخر آذر ماه به روی آنتن رفت. پخش این سریال تا اسفند ماه جاری ادامه دارد.
منبع: ایسنا
+ یک سری عکس در ادامه مطلب.
حميد گودرزي بازيگر نقش بهزاد در سريال «زمانه» معتقد است ازدواج پنهاني براي دختر و پسر زيانبار است و مخاطبان عقوبت اين کار را نه تنها در زندگي ارغوان ميبينند بلکه بهزاد نيز مشکلات خاص خود را خواهد داشت. حميد گودرزي پس از سريال «پنجمين خورشيد» به کارگرداني عليرضا افخمي که در ماه رمضان سال 88 از شبکه سه سيما روي آنتن رفت، در سريال تلويزيوني ديگري ظاهر نشد؛ گرچه با «قلب يخي» در شبکه نمايش خانگي حضور داشت. با اين حال حضور مجدد او در يک سريال پربيننده در شبکه سه آن هم با طرح مختلف اجتماعي بهانه خوبي براي گپ و گفت با او شد. بازيگري که در اين سريال به شکل قابل قبولي ظاهر شده و چهره ديگري از خود را در بازي ارائه داده است.
تغيير محسوسي در بازي شما به ويژه در انتقال حس کار به چشم ميخورد. اين موضوع را ناشي از چه ميدانيد. متن سريال، کارگرداني يا رشدي که به مرور زمان در بازيگري شما ايجاد شده است؟
متن که طبيعتا نيست. ولي رشد سني و عقلي خودم که به تجربه چند ساله من انجاميده و از طرفي کارگرداني حسن فتحي، در اين امر بسيار موثر بوده است. اما باز هم ميگويم اين موضوع قطعا به متن برنميگردد.
چرا؟ ماجراي تغيير نويسنده و تعطيليهاي کار براي بازنويسي متن براي چه بود؟
ابتداي کار متنها ايراد داشت و نويسنده عوض شد. دوست نويسندهاي داشتيم که در مشهد به سر ميبرد و به ما نميرسيد.
اين موضوع به راکورد (تداوم در حس و حال بازي) شما صدمه نزد؟
اين تغييرات از همان ابتدا به طور کلي در متن لحاظ شد و اينگونه نبود که در ميانه کار اعمال شود و راکورد بازيگران را به هم بريزد.
منظورتان اين است که کار با فيلمنامه کامل آغاز شد؟
خير. اما ميدانستيم چه اتفاقاتي رخ خواهد داد.
«زمانه» جزو معدود آثاري است که به ازدواج موقت آن هم با اين رويکرد پرداخته است. انتقاداتي هم به اين بخش از سريال شده و آن را بدآموزانه معرفي کردهاند.
واقعا اينطور نيست. ما نميخواهيم جوانان را به ازدواج پنهاني ترغيب کنيم. نبايد براي قضاوت عجله کرد. وقتي قسمتهاي بعدي را ببينيد متوجه ميشويد اين ازدواج عواقبي دارد که نشان داده ميشوند. اگر عاقبت اين کار خوب بود به اين معنا است که ما جوانان را ترغيب کردهايم. اما آن دو به بدبختي و آوارگي ميافتند. در واقع ما مخالف اين موضوع هستيم.
اما به نظر ميرسد اين عقوبت بيشتر دامنگير ارغوان ميشود. همانطور که موکلش (اميد روحاني) به او ميگويد برگ برنده دست بهزاد است...
نه اينطور نيست. هر دو طرف عاقبت اين کار ديده خواهد شد. طبيعتا هر دو آسيبهايي ميبينند و ضررهايي متحمل ميشوند که بر هيچکس پوشيده نيست. دختر و پسر هم ندارد. بهزاد و ارغوان در اين ماجرا زيانديده هستند. اينطور نيست که بهزاد در برود و خوشحال و شاد باشد. بلکه خواهيم ديد براي هر دو طرف اتفاقاتي رخ خواهد داد.
شما هم در سرنوشت بهزاد نقشي داشتيد؟ يا کاملا به متن وفادار بوديد؟
نه چندان. بيشتر حسن فتحي در اين زمينه دخيل بوده است و هر چه او خواسته ما همان را اجرا کردهايم. ما نظراتي داشتهايم که فتحي گوش داده و برخي مواقع پذيرفته اما سرنوشت قطعي را فتحي مشخص ميکند.
نکته جالب اينکه «زمانه» به هنرهايي چون موسيقي نيز توجه ويژه دارد.
بله اينها عنايات ويژه حسن فتحي است که به هنرهاي تجسمي و موسيقي علاقه نشان ميدهد. حتي ما سکانسي درباره مرحوم اکبر رادي داشتيم. درباره مهجور بودن هنرها، اينکه بايد به هنرمندان عرصه موسيقي پرداخته شود و... اينها به تنهايي حاصل نگاه فتحي است و ما کارهاي نيستيم. حتي اينکه اگر کسي وارد اعتياد شود ديگر با هنر هم ارضاء نميشود نيز موضوعي است که فتحي هوشيارانه به آن پرداخته است.
همزماني پخش و تصويربرداري اين سريال امکان دريافت بازتابها و اعمال آنها در سريال را دارد يا صرفا دغدغه آنتن را بيشتر ميکند؟
در متني که آخرين قسمتهايش در حال نگارش است، بيشتر استرس ايجاد ميکند اما اگر سريالي با پنج قسمت فيلمنامه آماده تصويربرداري و همزمان پخش شود، امکان اعمال بازتابها در متن وجود دارد و ميتوان به شخصيتهايي که محبوب ميشوند پر و بال بيشتري داد، اما «زمانه» اينطور نيست. امکان دست بردن در فيلمنامه وجود ندارد و همزماني با پخش کمکي به ما براي در نظر گرفتن فيدبکها نکرده است.
با اين همه فشار و عدم پرداخت حقوق چطور گروه هنوز سرپا مانده است؟
واقعيت اين است که وقتي گروهي 10 ماه در حال کار است 20 روز آخر را هم کار ميکند ديگر.
گويا سه ماه است کسي حقوق نگرفته است...
بله. حتي برخي از دوستان پنج، شش ماه است دريافتي نداشتهاند. به خاطر آقاي فتحي و عفيفه و به خاطر مردم ماندهايم. ميتوانستم شعار بدهم و فقط بگويم به خاطر مردم. اما دو نفري که نام بردم احترامي در اين گروه دارند که بچهها ماندند و کار کردند و تأثير اين اتفاق را نيز مردم ميبينند؛ يعني به خاطر مردم هم هست.
منبع: مهر
+ با عوامل این سریال کاملا موافقم! سریال زمانه به هیچ وجه تبلیغ ازدواج موقت و نمی کنه! حداقل برای من یکی که اینطوری نبوده! حالا موقت و دائمیش بماند، با دیدن بهزاد خیلی ببخشیدا ولی من یکی که دیگه کلا حالم از ازدواج کردن بهم می خوره. شاید بتونن از این لحاظ انتقاد کنن که تبلیغ ازدواج نکردن می کنید تا اینکه به صورت جوک بگن تبلیغ ازدواج موقت یا هر چی!!
+ یه سری از دوستان راجب اینکه آیا حمید گودرزی در سینما گلخانه نسبت به لرها بی احترامی کرده سوال پرسیدن، من اون برنامه رو به طور کامل کپچر کردم و دارم، همون اول برای اولین کسی که پرسید گفتم که نه همچین چیزی نبود، اما وقتی سوالا بیشتر شد بازم رفتم دیدم و بازم می گم بنده خدا حمید گودرزی خودش بدون اینکه ازش بپرسن خیلی خوب و قشنگ گفت اصالتا لر هست و اسم یه جایی هم آورد که الان یادم نیست. در کل اگه کسی این وسط توهینی کرده که گمون نمی کنم اینطوری بوده باشه، مجری یه چیزی گفت و خندید و حمید گودرزی هم مثل همیشه خندید کلا کاریه که تو هر برنامه ای بیاد می کنه، یعنی حداقلش جلوی دوربین آدم خوش خنده ایه دیگه من از بقیه ش باخبر نیستم. نمی دونم چرا یه همچین شایعاتی براش درآوردن. شاید می خواستن سریال و بکوبن بالاخره بازیگر نقش اول مرد هست و این می تونه روی سریال هم تاثیر بذاره.
شیوه ای عجیب برای جذب مخاطب: تبلیغ سریال جدید حسن فتحی از طریق ارسال SMS به مردم
در اقدامی جالب تماشای سریال تلویزیونی «زمانه» ساخته حسن فتحی از طریق پیامک بر روی برخی از تلفن های همراه به مخاطبان تلویزیون پیشنهاد شد.
تماشای سریال تلویزیونی «زمانه» ساخته حسن فتحی از طریق پیامک بر روی برخی از تلفن های همراه به مخاطبان تلویزیون پیشنهاد شد.
متن این پیامک بدین شرح است «این هفته زمانه را از دست ندهید، شنبه تا چهارشنبه ساعت 20:45 شبکه سه سیما»
رسول صادقی، مسئول روابط عمومی سریال زمانه در گفت و گو با خبرنگار تلویزیون سینماپرس در توضیح ارسال این پیامک اظهار داشت: این اقدام تصمیم سازندگان سریال «زمانه» بوده و آنها خواستند در اقدامی جدید از امکانات موجود در جهت معرفی بیشتر این اثر تلویزیونی گامی بردارند.
وی افزود: در قسمت هایی که این هفته از سریال «زمانه» قرار است از شبکه سه پخش شود گره مشکلاتی که در این 30 قسمت روایت شده باز می شود و در واقع این قسمت ها جزو نقاط اوج سریال است.
صادقی ادامه داد: با یکی از شرکت ها برای انجام این کار قرار داد بستیم به این صورت که اخبار مربوط به سریال «زمانه» اعم از شروع پخش سریال و یا اوج اتفاقات رخ داده در آن را برای محدوده 2 هزار نفری از مخاطبان که شامل عوامل، دست اندرکاران و برخی از جوامع مطبوعاتی است ارسال می شود.
مجموعه تلویزیونی «زمانه» به کارگردانی حسن فتحی و تهیهکنندگی اسماعیل عفیفه هر شب ساعت 20:45 از شبکه سوم پخش می شود.
در این سریال حمید گودرزی ایفاگر نقش بهزاد است. بهزاد برادرزاده حسام (حسین محجوب) کارخانه داری متمول است. بهزاد گرافیست است و با عمویش رابطه خانوادگی بسیاری نزدیکی دارد. تا اینکه در طول داستان رازی برای او برملا میشود که زندگی او را دچار تغییراتی می کند...
مهرانه مهین ترابی نقش فاطمه عمه بهزاد (گودرزی) و خواهر ناتنی حسام (محجوب) را برعهده دارد. پریناز ایزدیار ایفاگر ارغوان وکیل دادگستری است و در دفتر وکالت مهران نیک خواه با بازی هومن برق نورد فعالیت می کند.بهزاد بر اثر مسئله ای حقوقی با ارغوان آشنا می شود. شهرام قائدی نقش منوچهر را ایفا می کند و شوهر خواهر بهزاد و همسر ثریا با بازی رویا میرعلمی است و به مرور وارد داستان می شود.
حسین مهری ایفاگر سینا، فریبا متخصص سرور، آیدا فقیه زاده بهار و ویدا جوان نیز نقش نگار را برعهده دارند. مهران احمدی، تبسم هاشم، معصومه آقاجانی، صبا آقاجانی، حشمت آرمیده، بهناز قربانی دیگر بازیگران اصلی مجموعه هستند.
منبع: سینما پرس

فریبا متخصص، سرور سریال «زمانه»: «زمانه» واقعیتی است که به زندگی حال حاضر ما نزدیک است
فریبا متخصص، بازیگر نقش «سرور» در سریال «زمانه» شبکه سه، کاراکترش را اینگونه توصیف کرد: در عین علاقهای که به نقشم دارم، اما باید بگویم خیلی از من دور است و این بار با نقش متفاوتتری وارد قاب تلویزیون شدم.
این بازیگر در گفتوگو با خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: نقش سرور که ایفای آن بر عهده من است، نسبت به سایر کارهایم متفاوت است؛ چرا که همیشه نقشهایی که ایفای آنها را در فیلم و سریالهای تلویزیون بر عهده میگرفتم به شخصیت خودم نزدیکتر بود ولی در «زمانه» کاراکترم خیلی از خود واقعیام دور است و باید بگویم خودم اصلا این طور نیستم و چنین افرادی را نه تنها قبول ندارم بلکه از دستشان حرص هم میخورم اما در عین حال کاراکترم را دوست دارم.
وی افزود: ابتدای کار که قرار بود سریال «زمانه» را شروع کنیم، حتی چندین بار به آقای فتحی گفتم که احساس میکنم نمیتوانم نقش «سرور» را خوب بازی کنم، چرا که از من خیلی دور است و کارگردان در جواب به من گفت اصلا این طور نیست و شما باید همین نقش را ایفا کنید. حالا هم امیدوارم که تفاوت در نقشم در میان بینندگان هم حس شود و خوششان بیاید.
همچنین او با توضیح بیشتر کاراکترش در سریال «زمانه» توضیح داد: خیلی از افراد زمانی که مرا میبینند میگویند از کاراکترم در این مجموعه حرص میخورند و نظرشان این است که هیچ مادری اینگونه مثل سرور برخورد نمیکند و من هم در جواب به آنها گفتم همه مادران فرزندان خود را دوست دارند اما شیوه برخوردشان با یکدیگر تفاوت میکند، بنابراین سرور هم مثل بقیه مادران دوست ندارد لطمهای به خانوادهاش بخورد و علیرغم رفتارش مادر بدی نیست.
متخصص با اشاره به ایفای نقش سایر بازیگران سریال «زمانه» خاطرنشان کرد: همه بازیگران در ایفای نقشهایشان خوب عمل کردند، به دلیل اینکه آقای فتحی اصلا اجازه نمیداد که کسی بد باشد. ایشان آن قدر دیالوگها را تکرار میکرد و توضیح میداد تا در نهایت به آنچه که میخواست میرسید و قصد داشت یک کار تمیزی برای تلویزیون دربیاورد. شاید در «زمانه» بازیگری در نقشش ندرخشد، اما شما بازیگری را هم نمیبینید که بد ایفای نقش کند؛ چرا که آقای فتحی سکانس به سکانس دیالوگها را تکرار میکرد و گاهی حتی یک دیالوگ را 15 بار تکرار میکرد تا کار در بیاید.
بازیگر نقش سرور در سریال «زمانه» در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگار ایسنا مبنی بر اینکه بسیاری از بینندگان معتقدند محتوای «زمانه» بدآموزی دارد نظر شما چیست؟ گفت: اگر ما در قاب تلویزیون فقط خوبیها را نشان بدهیم، دیگر چه قیاسی میان دخترانی که در دو خانواده بزرگ شدهاند، وجود دارد؟ ممکن است خیلیها از این موضوع ناراحت شوند که چرا وکیل دست به جعل و دروغ و فریب زده است؟ اما من میخواهم بگویم این اقدام در هر شغلی میتواند اتفاق میافتد. در این زمینه معتقدم که مطمئنا در زندگی تمامی ما فراز و نشیبهایی وجود دارد که هر یک از ما به خاطر رسیدن به جایگاهمان مجبور به یکسری رفتارهایی میشویم که شاید ناخوشایند باشند. به نظرم محتوای «زمانه» واقعیتی است که به زندگی حال حاضر ما نزدیک است و گاهی مجبور میشویم برای اینکه اموراتمان بگذرد، از هر دستاوردی استفاده کنیم تا به هدفمان برسیم.
وی خطاب به بینندگان سریال «زمانه» خاطرنشان کرد: بینندگان باید کمی صبر کنند تا آخر داستان این سریال را ببینند و سپس قضاوت کنند. درست است که «زمانه» در بخشهایی بدآموزی دارد اما باید به این قضیه نگاه کرد که عاقبت چنین کارهایی چه میشود. حتی گاهی میتوان به کاراکتر ارغوان در زمانه حق داد که به خاطر شرایط زندگیاش دست به چنین رفتارهایی میزند اما در نهایت باید به پایان داستان توجه کرد.
متخصص با تاکید بر اینکه در سریال «زمانه» هیچ کاراکتری خوب مطلق و بالعکس بد مطلق نیست، بیان کرد: در این مجموعه همه شخصیتها در جایگاه خودشان مرتکب اشتباه میشوند که به نظرم کارهای تمامی آنها واقعیتهای زندگی خودمان است بنابراین در این مجموعه هیچ کس خوب مطلق و بد مطلق نیست.
این بازیگر تلویزیون در ادامه درباره کامل بودن فیلمنامه سریال «زمانه» اینگونه توضیح داد: زمانی که من به عنوان بازیگر نقش سرور وارد کار شدم تمام فیلمنامه کامل بود و فقط پنج قسمت پایانی آماده نبود، اما فیلمنامهای نبود که شما هر شب در تلویزیون میبینید چرا که آقای فتحی سکانس به سکانس فیلمنامه را تغییر میداد و دیالوگها را عوض میکرد و به دلیل اینکه خودشان دست به قلم هستند زحمت تمام سناریو را خودش کشید.
متخصص در پایان گفتوگوی خود با ایسنا پیشنهادش به شبکه تماشا را اینگونه عنوان کرد: بد نیست اگر تماشا جایی هم برای تلهتئاتر و همچنین نقد نمایشنامههای خوب و فیلمهای برتر داشته باشد. هم اکنون که این شبکه سریالهای قدیمی تلویزیون را بازپخش میکند، باید بگویم که بهتر است بازپخش سریالها بهروز باشد چرا که ما بهروز زندگی میکنیم؛ به عنوان مثال ممکن است اگر شما کار پنج سال پیش من را تماشا کنید، نظرتان تغییر کند چرا که هر کاری در شرایط خاص خودش تهیه می شود.
مصاحبه با صفا آقاجانی و شهرام قائدی بازیگران سریال زمانه در ادامه مطلب
حسين مهری بازيگر سريال «تا ثريا»، «نابرده رنج»، «پنجره» و «پايتخت (1)» و... كه سريال «بالهاي خيس» عباس رنجبر را نيز آماده پخش دارد، با حضور متفاوتش در سريال «زير هشت» در كنار آتيلا پسياني و امير جعفري توانست صاحب جايگاهي قابل قبول در ابتداي مسير بازيگرياش شود.
سلام. این روزا یه چیزی مد شده اونم اینکه خیلی از سایت ها از مخاطبانشون می پرسن به نظرتون آخر فلان سریال چی می شه یا چطوری تموم می شه؟
من می خوام یه سوالی که شاید یکم متفاوت تر هست و بپرسم تا شاید یه جوابِ بازم یکم متفاوت تر گیرمون بیاد.
سوال: دوست دارید سریال زمانه چطوری تموم بشه؟ یعنی اینکه اون داستان و اون اتفاقاتی که خودتون دلتون می خواد اتفاق بیفته رو بنویسید.
مثلا یکی از بچه ها اومده توی نظرات از بعد جدایی ارغوان و بهزاد تا پایان سریال و نوشته اونم اونطوری که خودش دوست داره تموم بشه نه اونطوری که حدس می زنه حتما یا شاید اینطوری تموم می شه.