پخش تله فیلم پنج کیلومتر تا بهشت


زمان پخش سریال پنج کیلومتر تا بهشت با بازی خانم پریناز ایزدیار که تبدیل به یه تله فیلم دو قسمتی شده.

زمان پخش قسمت 1: پنجشنبه 27 تیر-ساعت 11:00

زمان پخش قسمت 2: جمعه 28 تیر-ساعت 11:00

خلاصه داستان: امیرحسین کارمند شرکت واردات داروی همایون است و مدتی است دلبسته آیدا دختر همایون شده اما زمانی که علاقمندی اش را اعلام می کند زندگی اش دچار تغییرات شگرفی می شود.

منبع: www.tv3.ir

پرونده‌ ای برای دو دهه سریال مناسبتی (ماه رمضان)

"به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک برنامه‌های تلویزیون یک ساعت زودتر تمام می‌شود تا مردم زودتر بخوابند تا بتوانند خود را برای برنامه‌های سحر مهیا کنند" این صداي "حسين پاکدل" گوينده اعلام برنامه شبکه اول سیما در شب اول ماه رمضان در اواخر سال‌های دهه 60 خطاب به مخاطبان رسانه ملي بود؛ اما به فاصله چند سال و در اوایل دهه هفتاد پدیده‌ای به نام "سریال‌های مناسبتی" ظهور کرد. همزمانی عید نوروز با ماه مبارک رمضان در سال 1372 باعث شد "همسایه‌ها" اولین سریال‌های مناسبتی ساخته حسن فتحی از تلویزیون پخش شود. ظاهراً پخش این سریال به مذاق مسؤولان سازمان و البته برنامه‌سازان خوش آمد و هر سال تنور این سریال‌ها داغ‌تر و داغ‌تر شد. کم‌کم با افزایش شبکه‌های تلویزیونی، رقابت بین‌شبکه‌ای در این حوزه نیز کلید خورد. کار به جایی رسید که مثلاً شبکه فلان برای گرفتن زمان مناسب پخش به رقابت و مبارزه با شبکه بهمان پرداخت. 

به گزارش جنوب نیوز، یکی دو سالی ما شاهد پخش سریال های خارجی در ایام ماه مبارک بودیم. بزرگترها حتماً آن سریال کذایی سوری با بازی زکیه را یادشان می‌آید که در ایام ماه مبارک از سیمای جمهوری اسلامی پخش می‌شد که اتفاقاً انتقادات بسیاری را نیز در پی داشت؛ اما کم‌کم تهیه‌کنندگان و کارگردانان داخلی عنان کار را در دست گرفتند و مردم شاهد سریال‌های مناسبتی وطنی شدند. اینکه محتوای اکثر این سریال‌هاي عموماً کمدي با اندکي چاشني معنويت فارغ از عبادت، چقدر مخاطب را از حس و حال عبادت دور می‌کرد خود قصه پر غصه‌ای است که از آن می‌گذریم.

چند سال که از ساخت و پخش سریال‌های ایرانی در سیما گذشت انتقادات به محتوا و مضامین سریال‌ها بالا گرفت. این انتقادات به حدی بود که مسؤولان و دست‌اندرکاران رسانه ملی یک بار دیگر نبوغ و خلاقیت خود را به کار گرفتند و کم‌کم به فکر این افتادند تا  مضامین دینی را دستمایه سریال‌ها کنند که ای کاش نمی‌کردند. خیلی‌ها حتماً سریال صاحبدلان و ماجرای آن قرآن معجزه‌گری که فقط در اختیار "حاج خلیل" یعنی همان بابابزرگ "دینا" بود را خاطرشان هست و یا سریال "آخرین گناه" و  موضوع چشمان برزخی که پس از عمل جراحی به حمیدرضا پگاه رسید و چشم برزخي او بر اثر يک عمل جراحي باز شد! 

نکته دیگر اینکه تا چند سال پیش سریال ها در ایام شهادت امیرالمؤمنین(ع) و لیالی قدر تعطیل می شد و مردم لااقل در این شبها دغدغه پیگیری سریال های متعدد رسانه ملی را نداشتند؛ اما خلاقیت مدیران سیما و برنامه سازان یک بار دیگر گل کرد و مردم شاهد پخش برخی تله فیلم‌ها و سریال های سه‌قسمتی درام در ایام لیالی قدر بودند.

امسال نیز طبق آخرین خبرها قرار است در ایام ماه مبارک چهار سریال "دودکش"، "مادرانه"، "شاید برای شما اتفاق بیفتد" و "خروس" از شبکه‌های مختلف سیما پخش شود. حالا شما فرض کنید اگر پخش سریال‌ها از ساعت 21 شب هم آغاز شود (هر سریال حداقل 30 دقیقه) مردم باید تا ساعت 23 سریال تماشا کنند.








+ مخابرات بهمون خبر داده که احتمال داره یه چند روزی نتمون قطع بشه.

ادامه نوشته

بازی کدامیک از بازیگران سریال "پنج کیلومتر تا بهشت" را بیشتر دوست دارید؟


پنج کیلومتر تا بهشت + پریناز ایزدیار + شبنم قلی خانی + مهدی سلوکی + نظرسنجی + عکس های پریناز ایزدیار در سریال پنج کیلومتر تا بهشت + پری ناز ایزدیار + parinaz izadyar

سلام. همونطور که می دونید در حال حاضر سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» از شبکه ی آی فیلم پخش می شه. مراجعه به جدول پخش برنامه های این شبکه

سایت ifilm راجب بازیگران سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» یه نظرسنجی برگزار کرده که اسم پری ناز ایزدیار هم توش هست. اگه دوست داشتید توی این نظرسنجی شرکت کنید به این آدرس برید و رای بدید:

http://www.ifilmtv.ir/farsi




+ بازپخش مجموعه تلویزیونی زمانه بازیر نویس انگلیسی، ساعت 21:45 به وقت تهرا ن و ساعت 19:30 به وقت اروپای مرکز ی از جام جم 1 ، ساعت 5:30 به و قت تهران و ساعت 19:30 به وقت مرکز آمریکا از جام جم 2 و ساعت 11:30 به وقت تهران و 19 به وقت سیدنی از جام جم 3

+ راستی سریال پروانه هم شروع شده، قسمت اول و دومش و دیدم خوب بود.


سریال زمانه | سریال پنج کیلومتر تا بهشت | دیالوگ ماندگار


بهزاد فروزان فر | سریال زمانه | حمید گودرزی :

- تو آن شعر بلندی که آرزو می کنم، امضای من زیرِ آن باشد.


مینا | سریال پنج کیلومتر تا بهشت | پریناز ایزدیار :

- تو دنیای سیاستم هستن کسایی که خطا و جرم فرزندانشون و می بینن ولی حاضر نیستن که از اونا دل بکنن و تا آخر پای خطای فرزندانشون می مونن.


عکس های پریناز ایزدیار در سریال پنج کیلومتر تا بهشت


پنج کیلومتر تا بهشت + گالری عکس + علیرضا افخمی + مهدی سلوکی + پریناز ایزدیار + سریالهای تلویزیون

عکس های پریناز ایزدیار در سریال پنج کیلومتر تا بهشت


ادامه نوشته

پشت صحنه سریال پنج کیلومتر تا بهشت


پنج کیلومتر تا بهشت + گالری عکس + علیرضا افخمی + داریوش فرهنگ + پریناز ایزدیار + نفیسه روشن + شبنم قلی خانی

یه عکس از پشت صحنه سریال پنج کیلومتر تا بهشت 

برای دیدن عکسِ کامل به ادامه مطلب برید. 

ذکر منبع واجبِ ...


ادامه نوشته

معرفی سریال پنج کیلومتر تا بهشت | علیرضا افخمی


عکس از پریناز ایزدیار در سریال پنج کیلومتر تا بهشت


ژانر: ماورائی، اجتماعی، عاشقانه، مذهبی

سال تولید: 1390

تعداد قسمت ها: 24 قسمت

کارگردان: علیرضا افخمی

نویسنده: علیرضا افخمی، سجاد ابوالحسنی

تهیه کننده: داوود هاشمی

موسیقی متن: آریا عظیمی نژاد

بازیگران: داریوش فرهنگ، شبنم قلی خانی، مهدی سلوکی، پریناز ایزدیار، پردیس افکاری، نفیسه روشن، شهرام قائدی، رضا توکلی، شهنام شهابی، سولماز غنی


خلاصه داستان: امیرحسین مدیر یک شرکت پخش دارویی است که متعلق به همایون فرزین می‌ باشد. امیرحسین از کودکی در خانه همایون فرزین بزرگ شده‌ است و عاشق آیدا دختر فرزین است. پسر فرزین که از امیرحسین کینه به دل دارد و رابطه‌ اش با پدرش خوب نیست و به کمک دوستانش از شرکت پدرش دزدی می‌ کند که در حین آن امیرحسین سر می‌ رسد و با ضربه دزدان به کما می‌ رود و سعی می‌ کنند جسد او را در مکانی دور از بین ببرند. شواهد و مدارک دزدی علیه امیرحسین گواهی می‌ دهد. اما روح او که اکنون از جسمش جدا شده با حضور در رویاهای آیدا، دختر فرزین و معشوقه خودش سعی می‌ کند آنان را مطلع سازد که در گندمزاری در ۵ کیلومتری بهشت زهرا در حال مرگ است، نهایتاً امیرحسین با کمک روح دختری به نام مینا که در حال زندگی نباتی است، آیدا را از محل جسدش باخبر می‌ سازد و با انتقال به بیمارستان نجات می‌ یابد. در این میان همایون فرزین پدر آیدا نیز بر اثر سکته قلبی می‌ میرد و روحش آیدا و همسرش را به امیرحسین می‌ سپارد. امیرحسین هم پس از آن که بهبود می‌ یابد نزد والدین مینا رفته و با دادن نشانی‌ هایی از او آنان را قانع می‌ کند که اعضای بدن دخترشان را که خودکشی کرده‌ است، اهدا کنند.


منابع: ویکی پدیا، http://parinazizadyar.blogfa.com


دانلود تیتراژ سریال پنج کیلومتر تا بهشت


سریال پنج کیلومتر تا بهشت ساخته علیرضا افخمی

پخش شده از شبکه سه سیما در رمضان ۱۳۹۰

 

+ آهنگ تیتراژ ابتدایی سریال پنج کیلومتر تا بهشت

لینک 1         لینک 2         لینک 3

 

+ آهنگ تیتراژ پایانی سریال پنج کیلومتر تا بهشت

لینک 1          لینک 2         لینک 3


+ خانه تیتراژ ایران


مراسم نقد و تقدیر از عوامل سریال پنج کیلومتر تا بهشت


پریناز ایزدیار  Parinaz izadyar


به گزارش مشرق به نقل از مهر، مراسم تجلیل از دست اندرکاران مجموعه ماه رمضان شبکه 3 با عنوان "5 کیلومتر تا بهشت" با حضور مسئولان و عوامل و بازیگران این مجموعه 9 شهریور ماه 1390 در تالار ایوان شمس برپا شد.

در ابتدای این مراسم بعد از پخش کلیپی از بخش هایی از مجموعه "5 کیلومتر تا بهشت" و اجرای یک قطعه موسیقی توسط حمید غلامعلی، علی اصغر پورمحمدی مدیر شبکه 3 صحبت کرد.

پورمحمدی در این مراسم گفت: همان طور که می دانید مرگ و پرداخت به زندگی پس از مرگ یکی از مسائل بسیار مهم در جهان امروز محسوب می شود و مجموعه تلویزیونی "پنج کیلومتر تا بهشت" به این موضوع خوب پرداخت و اشاره های خوبی داشت البته درباره مسائل ارواح مباحث و اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد ولی معتقدم شبکه های یک، سه، چهار و قرآن در بحث های علمی و عقیدتی باید به شکل جدی به این مسئله بپردازند.

وی در ادامه با تشکر از مسئولان بانک شهر که آنها را در این مجموعه یاری کردند، گفت: امیدوارم پسرهای ما همانند امیرحسین" مجموعه پنج کیلومتر تا بهشت" و دختران ما حجابشان همچون آیدای این سریال باشد.

بعد از تمام شدن صحبت های مدیر شبکه سه، مجید اخشابی یک قطعه موسیقی را اجرا کرد. سپس ایازی معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری ضمن تبریک به مدیر شبکه سه سیما گفت: به آقای پورمحمدی تبریک می گویم که جسارت ورود به مباحث ارواح را داشت. مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" یک کار ارزشمند محسوب می شود و شبکه های مختلف سیما می توانند با حضور افراد صاحب نظر به این مسئله بپردازند.

در ادامه مراسم، از علیرضا افخمی کارگردان، داوود هاشمی تهیه کننده و سجاد ابوالحسنی یکی از نویسندگان مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت "دعوت شد تا به روی سن بیایند.

افخمی در این مراسم گفت: "پنج کیلومتر تا بهشت" دینی ترین کاری بود که من ساختم. این سریال مملو از مفاهیم دینی و معنوی بود و به بنیانی ترین مسائل می پرداخت.

وی در ادامه افزود: قبل از ساخت سریال یک سال و نیم تحقیق کردم و مهمترین منبعم که به طور مستقیم در مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" بهره بردم تفسیر المیزان علامه طباطبایی بود.

همچنین داوود هاشمی تهیه کننده این مجموعه در این مراسم افزود: از آقای پورمحمدی به خاطر اعتمادی که به ما داشتند و از آقای تخشید مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه به خاطر بزرگواری که داشت تشکر می کنم. این دو عزیز ما را در تهیه این سریال همراهی کردند. در مجموع 5 ماه تصویربرداری داشتیم و روزهای آخر نزدیک به 18 تا 20 ساعت ضبط داشتیم. خدا را شاکریم تا فرصتی به ما عطا کرد تا بتوانیم در ایام ماه رمضان اوقات فراغت مردم را پر کنیم.

سجاد ابوالحسنی نیز در ادامه گفت: ایده اولیه این سریال را آقای افخمی زمانی که "روز حسرت" را می نوشتیم برایم تعریف کرد تا اینکه بعد از 2 سال و انجام دادن تحقیقات بسیار فیلمنامه مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" را نوشتیم.

در ادامه علیرضا افخمی تاکید کرد: مجموعه تلویزیونی"پنج کیلومتر تا بهشت" مردم را به فکر وا داشته است و برایشان سئوالات متعددی را ایجاد کرده است که امیدوارم با مساعدت آقای پورمحمدی جلسات کارشناسی گذاشته شود و پاسخگوی سئوالات مردم باشند.

در ادامه این مراسم از فاطمه رشادی فرزند یکی از شهدا تقدیر به عمل آمد. همچنین از کارگردان، تهیه کننده، بازیگران و عوامل پشت صحنه تقدیر به عمل آمد.

داریوش فرهنگ بعد از تقدیر گفت: بعد از پخش این سریال وقتی که مردم من را دیدند اشاره می کردند خیلی مهربان تر از همایون هستم به هر حال ما نقش را بازی می کنیم قرار نیست خودمان باشیم.از سوی دیگر این مجموعه با همکاری بانک شهر تهیه شد و خوشحالم که باعث شکوفایی فرهنگ واقتصاد شدیم چرا که این اتفاق در آثار خارجی از جمله سریال "هشدار برای کبری 11" اتفاق افتاده است. این سریال با همراهی یکی از کمپانی های ماشین تهیه شده است.

همچنین مهدی سلوکی بازیگر مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" از دست اندرکاران این مجموعه تشکر کرد. شبنم قلی خانی نیز از علیرضا افخمی و داوود هاشمی تهیه کننده تشکر کرد و به آنها خسته نباشید گفت.

پریناز ایزدیار نیز گفت: از همه کسانی که این سریال را دیدند و استقبال کردند تشکر می کنم.

شهرام قائدی یکی دیگر از بازیگران این سریال گفت: 13 فروردین ماه بود که آقای افخمی از من خواست به دفترش مراجعه کنم در آن زمان قرارداد چند فیلم کمدی را بسته بودم اما چیزی به آقای افخمی نگفتم. وقتی به دفترش مراجعه کردم با توجه به اینکه خیلی فربه شده بودم آقای افخمی مرتب درباره مباحث مختلف صحبت می کرد و به قول خودمان می خواست من را دست به سر کند چرا که نمی دانست تا این حد چاق شده ام. تا اینکه خودم از او پرسیدم برای چه به دفترش دعوت شده ام آقای افخمی گفت من یک نقش منفی برای مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" برای تو در نظر گرفته بودم اما فیزیک الان تو به این نقش نمی خورد و من برای بازی در این سریال 22 کیلو کم کردم.

وی در ادامه افزود: برای ایفای نقش یاور در مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" خیلی تلاش کردم چرا که بعد از فیلم "ارتفاع پست" دیگر نقش منفی بازی نکرده بودم. کارنامه ام از فیلم های کمدی پر شده بود. از آقایان افخمی و هاشمی تشکر می کنم که به من اعتماد کردند و نقش منفی را به من سپردند.

شهنام شهابی نیز در این مراسم به عوامل خسته نباشید گفت. پردیش افکاری که در سریال"پنج کیلومتر تا بهشت" ایفاگر نقش مهشید بود گفت: خیلی خوشحال هستم که یک ایرانی هستم به ویژه اینکه یک هنرمند ایرانی هستم. معتقدم هنرمندان در ایران گل می کارند به همین دلیل دست همه آنها درد نکند.

عبدالرضا اکبری نیز در این مراسم گفت: من جسم کوچولویی بودم که خیلی زود تبدیل به روح شدم . رضا توکلی نیز اعلام کرد: همه عوامل مجموعه تلویزیونی "پنج کیلومتر تا بهشت" عاشقانه کار کردند و باید به همه آنها خسته نباشید بگویم.

مراسم تجلیل از دست اندرکاران مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" با اجرای موسیقی توسط مجید اخشابی، گروه آوای دستان و خوانساری به پایان رسید.

در این مراسم در کنار دیگر مسئولان و عوامل مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت"، بهروز افخمی و مجید رجبی معمار مدیر شبکه جام جم نیز حضور داشتند.


پریناز ایزدیار  Parinaz izadyar

پريناز ايزديار نيز كه در «پنج كيلومتر تا بهشت» نقش «مينا» را ايفا كرده بود، در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه پيش از اين گفته بود ديگر حاضر نيست نقش «روح» را بازي كند، تاكيد كرد: من نگفته بودم نمي‌ خواهم نقش روح را بازي كنم بلكه گفته بودم از نقش‌ هاي كليشه‌ اي بدم مي‌ آيد و نمي‌ خواهم تكراري كار كنم؛ در يک برنامه تلويزيوني هم گفته بودم مي‌ خواهم دوباره نقش «روح» را بازي كنم چون روح با روح فرق دارد.

وي درباره‌ ي تفاوت ايفاي نقش «روح» با ساير نقش‌ ها، گفت: تفاوتي بين روح و نقش‌ هاي ديگر وجود ندارد. هر قدر كه نقش را ساده‌ تر بگيري براي مردم هم ملموس‌ تر و باورپذيرتر مي‌ شود. مينا يک دختر عادي بود هر چند كه چند بعدي بود و تضادهايي هم داشت. با اين حال روح يک آدم با شيطان و فرشته فرق مي‌ كند.



پریناز ایزدیار  Parinaz izadyar

پریناز ايزديار همچنين با اشاره به انتقاداتي كه از رابطه «مينا» و «اميرحسين» در سريال «پنج كيلومتر تا بهشت» وارد شده بود، خاطرنشان كرد: مينای واقعی 45 ساله است و خيلی ساده لوحانه است كه بخواهيم تصور كنيم او و امير حسين رابطه‌ ای برقرار می كنند. حتی در شرح برخی از سكانس‌ ها در فيلمنامه، مثلا نگاه مادرانه مينا به اميرحسين ذكر شده بود.


بهشت اینجا نیست | نگاهی به سریال پنج کیلومتر تا بهشت


سریال های موسوم به ژانر ماورایی چند سالی هست که در شب های ماه مبارک رمضان به پای ثابت شبکه های چندگانه سیما تبدیل شده اند. اگرچه قاسم جعفری با "کمکم کن" به نوعی آغازگر کارگردانی این گونه سینمایی در تلویزیون محسوب می شود، اما به واقع این علیرضا افخمی است که با کارگردانی "او یک فرشته بود" اعتباری ویژه به این قبیل سریال ها بخشید. سریالی که تعاریف تازه ای از مفهوم شیطان در رسانه ملی ارائه و باعث شد پرداختن به سوژه های ماورایی بطور جدی در دستور کار مدیران ارشد سیما قرار گیرد بطوریکه در سال جاری سه سریال از چهار سریال به نمایش درآمده را می توان در این دسته طبقه بندی کرد.

افخمی که با نوشتن فیلمنامه و همکاری با سیروس مقدم در ساخت سریال "اغما"، بار دیگر شدت علاقه خود به پرداختن به موضوعات ماورایی را به نمایش گذاشته بود، پس از تجربه نه چندان موفق "پنجمین خورشید"، مجدداً با "پنج کیلومتر به بهشت" به سراغ این ژانر به شدت جذاب رفت تا این سریال با توجه به سوابق سازنده و تیم بازیگران کنچکاوی برانگیزش، یکی از اصلی ترین امیدهای جذب مخاطب در ماه مبارک به حساب آید. عنوان بندی آغازین، شروع جذاب و غافلگیرکننده و بازی های قابل قبول بازیگران نام آشنای سریال (به ویژه داریوش فرهنگ) در چند قسمت اول این امیدها را بیش از پیش تقویت نمود.

اما همه امیدواری ها و انتظارات از جایی رنگ می بازد که پای شخصیت محوری قصه، امیرحسین (با بازی مهدی سلوکی) به قلمرو ارواح باز شد. درست از همین لحظات است که ضعف های عمده ساختاری در فیلمنامه و به ویژه کارگردانی اثر رخ می نماید، بطوریکه گویی فیلمنامه نویس و کارگردان اثر، لحن کم و بیش جدی سریال را به باد فراموشی سپرده و با ادغام چندین ژانر، سریال را به ملغمه ای از ژانرهای ماورایی، پلیسی، و حتی کمدی تبدیل می کنند. در عین حال آشنایی روح امیرحسین با یک روح مؤنث (با بازی پریناز ایزدیار) و همراهی عجیب و غریب سوال برانگیز این دو، سریال را در حد و اندازه فیلم های نازل دختر پسری تنزل می بخشد.

اینکه چطور می شود به عالم غیرمادی ارواح نگاهی کاملاً مادی و زمینی داشت سوالی اساسی است که عوامل کلیدی سریال می بایست پاسخی مناسب و قانع کننده ای برای آن بیابند. این مساله به خصوص در مقوله حرکت و جابه جایی ارواح از نقطه ای به نقطه دیگر به شدت آزاردهنده جلوه می کند. بطور نمونه استفاده از وسیله ای چون وانت بار! جهت رسیدن ارواح سرگردان به مقصد موردنظر به بهانه آشنا نبودن با محل، از آن جمله مواردی است که نشان از نگاه سطحی سازندگان سریال به موضوع مورد بحث دارد. در عبن حال مشخص نیست که چه اصراری وجود داشته است که ردپای طنز نیز در برخی از بخش های سریال های به چشم بیاید. ناشی گری های پلیس جوان و مزه پرانی های نه چندان بامزه ارواح و ... همه و همه بطور خواسته یا ناخواسته سریال را وارد وادی می کند که چندان با اهداف غایی دست اندرکاران امر سازگاری ندارد.

افخمی در قضیه چگونگی ادراک مردگان به ماهیت روح نیز از کلیشه های معمول فراتر نمی رود. کلیشه هایی که غالباً با الگو قرار دادن فیلم آمریکایی "روح" (به کارگردانی جری زوکر) در طول این چند سال تعدادی از ضعیف ترین و بی خاصیت ترین سریال های مناسبتی این ماه را روانه آنتن کرده و اسباب دلزدگی برخی از تماشاگران نسبت به سریال های با موضوع متافیزیک را فراهم کرده است. در عین حال ضعف مفرط در ساخت جلوه های ویژه و عدم توجه به برخی جزئیات کلیدی، طنزی ناخواسته را در برخی قسمت ها ایجاد می کند. بطور مثال می توان به تناقضات آشکار در عبور و یا عدم عبور ارواح از اجسام در سکانس های مختلف،افتادن سایه ارواح بر روی دیوار و یا بلند شدن گرد و خاک از روی زمین در پی دویدن آن ها اشاره نمود که بیش از هرچیز به سهل انگاری، کم دقتی و عجله در امر ساخت و پرداخت سریال دلالت می کند.

در عین حال انگار هیچ تلاشی در جهت رعایت اصول، قواعد و منطق علم پزشکی در این سریال به عمل نیامده است. مساله دختری که به مدت بیست سال در کما به سر می برد و پسری که روزهای متوالی در قطعه زمینی در پنج کیلومتری بهشت زهرا رها شده و علیرغم از دست دادن خون بسیار، همچنان زنده مانده است، علامت سوال های بسیاری در ذهن بینندگان پدیدار می سازد که سریال هیچ پاسخ درخوری برای آن ها ارائه نمی کند. جالب اینجاست که فیلمنامه نویسان سریال،از برخی فرصت ها که می توانست در جهت بهبود منطق روایی اثر کارگشا باشد نیز به راحتی عبور کرده و انگار پایان بندی سریال را به دست قضا و قدر سپرده اند. مثلاً آیا بهتر نبود از قضیه یافتن بدن نیمه جان امیرحسین توسط پسرک بازیگوش به نحو شایسته تری استفاده نمود و ابعاد واقعی تری به قصه بخشید؟ در پرداخت کنونی جز به هدر رفتن بخشی از زمان و پتانسیل سریال، چه چیز عاید مخاطبان شده است؟

به نظر می رسد زمان آن فرا رسیده باشد که به عوامل و سوژه های موفق و امتحان پس داده اکتفا نکرده و به جهت جلوگیری از خزیدن در وادی کلیشه ها، اجازه داد نیروهایی تازه تر با ذهنی خلاق تر و قوایی افزون تر، قدم در عرصه نگارش و ساخت سریال های با موضوعات معناگرایانه و ماورایی بگذارند.یقیناً آن چه که در این سریال ها بیش از هر چیز مهم و اثرگذار می نماید لزوم توجه به ظرفیت های اصیل دینی و بومی کشورمان می باشد که می تواند در باور پذیری و واقع گرایانه تر نمودن سریال های تولیدی نقش بسزایی ایفا نماید.

 

+ سی نت ، فرهاد خالدار

مصاحبه با پریناز ایزدیار | بعد از اتمام سریال پنج کیلومتر تا بهشت


پریناز ایزدیار و هدی زین العابدین Parinaz izadyar


● پریناز ایزدیار می گوید بازیگری از دور زیباست، از شهرت زده شدم!

اگر به او بگوییم «لوک خوش شانس» شب هایِ ماهِ رمضان تلویزیون، پر بیراه نگفته ایم؛ «پریناز ایزدیار» به واسطه زمان مناسب پخش سریال «پنج کیلومتر تا بهشت»، شاید بیشتر از همه بازیگران تازه وارد سریال های ماه رمضان دیده شد و این روزها حسابی سرش بابت مصاحبه های مختلف تلویزیونی و مطبوعاتی شلوغ است! شاید برای شما هم جالب باشد بدانید چگونه تا این حد معروف شده و دنیای این روزهای بعد از به شهرت رسیدنش چه شکلی است.

● خانواده ام مخالف سینما بودند

من هم مثل خیلی از بازیگران دیگر علاقه به بازیگری از بچگی در وجودم بود اما متاسفانه به خاطر مخالفت های خانواده ام، به رغم اینکه در دانشگاه در رشته سینما قبول شده بودم، مجبور شدم رشته گرافیک را انتخاب کنم! نخستین بار سال ۸۵ برای تست دادن برای بازی در فیلم سینمایی «یک شهر، یک مرد» به یک دفتر سینمایی رفتم که قبول شدم و نخستین کار م را با حضور در کار آقای «حسن هدایت» تجربه کردم. یک سال بعد تله فیلم «همان روز» به کارگردانی «علیرضا امینی» را بازی کردم و بعد از آن بود که تعداد تله فیلم هایم زیاد شد و با کارگردان هایی همچون فرزاد موتمن، مسعود آب پرور، فریدون فرهودی و شاهد احمدلو کار کردم و یک فیلم سینمایی هم به نام «داشتن یا نداشتن» را بازی کردم. در «ورود آقایان ممنوع» نیز ۶ ۵ سکانس جلوی دوربین «رامبد جوان» رفتم تا اینکه بحث حضور در «پنج کیلومتر تا بهشت» پیش آمد.

● واقعا اذیت شدم

شاید باور نکنید اما واقعا اذیت شدم تا به این جا رسیدم! بارها و بارها ناامید شدم و بابت از دست دادن کارهایی که برای بعضی های شان حتی قرارداد هم بسته بودم اشک ریختم و هر بار این مادرم بود که می گفت مطمئن باش یک موقعیت بهتر نصیبت خواهد شد و تمام اینها برایت جبران می شود. اکثرا بازیگران تازه وارد دوست دارند حضور در یک سریال را تجربه کنند چراکه با سریال یا حضور در یک فیلم سینمایی خوب است که بالا می آیی. نمی دانم چرا اما بارها برای بازی در یک سریال با من صحبت می کردند حتی قرارداد هم امضا می کردم اما دقیقه ۹۰ همه چیز بهم می ریخت! البته امروز فهمیدم که این خواست خدا بوده و از خوش شانسی من بود که حضورم در آن کارها منتفی شد و با «پنج کیلومتر تا بهشت» دیده شدم.

● زندگی خصوصی ام محدود شده


شاید حضور در یک تله فیلم که زیاد هم دیده نمی شود اما کارگردان و بازیگران حرفه ای دارد، بسیار بیشتر به نسبت یک سریال مناسبتی به پیشرفت یک بازیگر کمک کند اما مزیت سریال های مناسبتی این است که می تواند سکوی پرتاب یک بازیگر باشد. خود من قبل از این سریال این همه کار انجام داده بودم اما دیده نشده بودم! البته بازیگران، کارگردان و عوامل حرفه ای «پنج کیلومتر تا بهشت» در این اتفاق نقش بسیار عمده ای داشتند. بعد از پخش این سریال اتفاقات زیادی برای من افتاده و زندگی ام دستخوش تغییرات بسیاری شده؛ از جمله اینکه زندگی خصوصی ام را یک مقدار محدودتر کرده ام. انگیزه ها و هدف هایم بزرگ تر شده و بین اهالی سینما دیده شده ام.

● برایم جالب نیست

قبل از روی آنتن رفتن سریال، اصلا تصور نمی کردم چهره ام طوری باشد که به یاد مردم بماند چون چهره بازیگر در تلویزیون و سینما با خود واقعی اش بسیار متفاوت است. بعد از پایان سریال ۲ سفر به شیراز و مشهد داشتم که در هر دوی شان مردم در فرودگاه، هتل و خیابان ها به سمتم می آمدند و ابراز احساسات می کردند. حتی بچه های کوچک هم من را می شناختند و دوست داشتند برای شان حرف بزنم. شاید باور نکنید اما شهرت به هیچ عنوان دیگر برایم جالب نیست. چند روز پیش به یکی از دوستان صمیمی ام داشتم می گفتم باورم نمی شود به این سرعت از شهرت خسته شده باشم! چون قبلا عاشق شهرت بودم، اصلا اگر کسی می گفت از شهرت خوشم نمی آید مطمئن بودم دارد دروغ می گوید و به خودش هم این موضوع را می گفتم! من از نظر خودم اصلا کسی نیستم. چند شب پیش در یک رستوران مشغول خوردن غذا بودم که دیدم چند نفر از مردم که به من لطف دارند، همین جور بالای سرم ایستاده اند و دارند غذا خوردنم را نگاه می کنند! داشتم کلافه می شدم. خودم هم تصور نمی کردم به این زودی از شهرت دلزده شوم!

● آواز دهل از دور خوش است!

اصولا بازیگری از دور زیبا به نظر می رسد، برای همین هم هست که خیلی ها دوست دارند بازیگر شوند . برای من که آن چیزی که از قبل تصورش را داشتم نبود! فکر می کردم بازیگری خیلی کار آسان تر و بی دغدغه تری باشد. شاید خیلی از ما وقتی بچه ایم بگوییم اگر بازیگر شویم، بعد از آن معروف و محبوب می شویم و خیلی رؤیایی فکر می کنیم! اما در همان کار اول و دوم متوجه شدم این خبرها نیست با وجود اینکه سختی های کار را دیدم، پشتکار بسیار خوبی داشتم و هرگز دست از تلاش نکشیدم.


+ ظاهرا یه مصاحبه دونفره بوده که هدی زین العابدین هم اونجا بوده!

مصاحبه با پریناز ایزدیار | به بهانه پخش سریال پنج کیلومتر تا بهشت


پریناز ایزدیار و نفیسه روشن در مجله مادران  Parinaz izadyar

از استرس زیاد خون دماغ شدم!

استرس کار برای من خیلی بود و روز پخش اولین قسمت خون دماغ شدم! سختی های کار مناسبتی خیلی زیاد است، ولی خب به عشق اینکه نتیجه خوب خواهد شد، تحمل کردم.

روح 20 ساله
روح سرگردانی که بیست سال است در این حالت مانده و به یک سری از چیزها اعتقاد دارد و یک سری چیزها اعتقاد ندارد. درگیری هایی دارد و هنوز به یک ثبات نرسیده است. گناه بزرگی انجام داده است و همچنان بی صبرانه منتظر است که گناهش بخشیده شود.

عاشق شبنم هستم
گروه، گروه بسیار خوبی است. آقای سلوکی و شبنم قلی خانی بسیار کمکم کردند و باعث شدند که راحت تر باشم. من وقتی به گروه پیوستم که کار کلید خورده بود، از همین رو استرس زیادی داشتم. شبنم را خیلی دوست دارم و یکی از دلایلی که به این کار آمدم، شبنم بود.
از آقای افخمی تشکر می کنم که به بازیگران جوان میدان می دهند و امیدوارم در کارهای بعدی هم با این کارگردان خوش اخلاق کار کنم.

با سپاس ویژه از: داوود هاشمی، علیرضا افخمی، مهدی آقایی، سجاد ابوالحسنی، داریوش فرهنگ، اکبر نصیری، الهام رضایی و همه عوامل خوب سریال «پنج کیلومتر تا بهشت».


+ راستش نمی دونم این مصاحبه دقیقا برای کدوم مجله س!

+ شاید ایده آل! یا مجله مادران! اگه می دونید لطفا در قسمت نظرات بگید.


مصاحبه فارس با پریناز ایزدیار | به بهانه پخش سریال پنج کیلومتر تا بهشت


حضور در پروژه تلویزیونی «پنج کیلومتر تا بهشت» اولین حضور شما در تلویزیون است؟


- خیر. اولین تجریه که نیست. من قبل از این کار، تجربه تلویزیونی و سینمایی داشته ام منتها این سریال اولین تجربه سریال من بوده است.

پیش فرض و زمینه ذهنیتان برای اجرای نقش یک روح چه بود؟ آن هم در یک اثر تلویزیونی مناسبتی، که قطعا بینندگان بسیاری را با خود همراه می کند و اولین حضور پر رنگ شما نیز در تلویزیون محسوب می شود؟

- برای اینکه هیچ کدام ما هیچ تصویری از روح نداریم و مشخصا نه هیچکداممان یک روح را از نزدیک دیده ایم و نه تصویری از آن در ذهنمان هست، بنابر این من هم تصویر خاصی در ذهنم نبود به جز آن مسائلی که در تمام فیلم های ماورائی چه خارجی و چه ایرانی همیشه مطرح شده است. مانند فیلم روح که نمونه آمریکایی آن است یا در فیلم های ایرانی هم کمابیش، ولی تصویر خاصی نبود، فقط طبق کتاب هایی که خوانده بودم و چیزهایی که شنیده بودم یک تصویر کلی در ذهنم بود.

برای تصویر و ظاهر این روح چطور تصمیم گیری شد؟

- مسلما سریال متعلق به تلویزیون جمهوری اسلامی ایران است و مساله کاملا مشخصی است. در نتیجه تصویر خیلی عجیب و غریبی نمی توانیم در ذهنمان داشته باشیم و یک تصویر ساده را نشان دادیم.

ما در تصویر روح طی سال های اخیر خلاقیت خاصی از خود نشان نداده ایم و معمولا همه روح ها با لباس های سفید می آیند و دور جسم خود پرسه می زنند. ولی روح داستان «پنج کیلومتر تا بهشت» این بار لباس سفید نپوشید.

- آقای افخمی و آقای ظریف طراح صحنه و لباس سریال به این نتیجه رسیدند که بهتر است این آدم با همان شکل و لباسی که به کما رفته دیده شود، ما روح امیرحسین هم با همان لباسی می بینیم که زمان به کما رفتن پوشیده بود.

در روايت سريال، وقتی امیرحسین به کما می رود فقط با روح این خانم که نامی هم انگار در سریال ندارد مواجه می شود، در حقیقت انگار هیچ روح دیگری وجود ندارد. حال شاید چند روح دیگر هم باشند که آنها هم به کما رفته باشند، چرا امیرحسین آنها را نمی بیند؟

- اسم این خانم روح طی قسمت های آینده مطرح می شود و همین موضوع نیز از جمله مواردی بوده که دوست داشتند دیرتر گفته شود. مساله دیگری که وجود دارد این است که این طور در قصه بیان شده که این روح ها حول و حوش جاهایی که کار دارند دیده می شوند. مثلا این دختر امیر حسین را در گندمزاری پیدا کرد که قبلا متعلق به پدرش بوده و چون خانه شان آنجا بوده به آن خانه سر می زند و خاطرات قدیمی اش را مرور می کند. یا دور جسمشان پرسه می زنند. مثلا این دختر یا به خانه شان که جسمش آنجاست سر می زند یا در گندمزار و جاهایی که خاطره دارند.
حال من نمی دانم شاید هم این روح ها که سرگردان هم هستند به این شکل نیست که همینجوری پرسه بزنند و یا ده روح دیگر هم ببینند. البته در سریال این اتفاق افتاده که روح دیگری هم ببینیم مانند روح آن استاد دانشگاه که مرد. این اتفاق هست که این ها، روح های دیگر هم ببینند اما همه جا نه و هر جایی روح های مختص خود را دارد. البته این تصور آقای افخمی بوده و شاید یک نفر دیگر فکر کند که نه ممکن است روح های سرگردان همه جا باشند و در یک خیابان 10 روح دیگر هم باشد. من فکر می کنم آنچه در سریال تصویر شده درست تر است. دلیل نمی شود که چون این آدم ها روح شده اند تمام روح های سرگردان دیگر را هم ببینند.

معمولا روح قدرت بیشتری نسبت به انسان دارد و محدودیت های زمانی، مکانی و جسمانی را ندارند، در این سریال روح ها گاهی موانع را ندارند ولی گاهی هم محدود می شوند و شبیه انسان با مانع مواجه می شوند.

- در یک قسمت این سوال را امیرحسین از من می پرسد. چطور من در آن وانت نشسته بودم و یا چطور من الان تکیه می دهم به دیوار و من جواب می دهم که ما تصور می کنیم و ما همچنان فکر می کنیم که در جسممان هستیم و انگار اینها گاهی فراموش می کنند که روح شده اند و حواسشان نیست اما به محض اینکه حواسشان جمع می شود که روح هستند دیگر نمی توانند کارهای جسمانی اش را انجام دهد. آنها با تصورشان این کار را می کنند و در خیال خودشان است.

روند انتخاب شما برای ایفای نقش روح در این سریال چگونه بود؟

- من قبل از این کار در تله فیلمی به کارگردانی آقای فرزاد موتمن حضور داشتم که با خانم شبنم قلی خانی در آن کار هم بازی بودم. خانم قلی خانی بعدا به من پیشنهاد دادند که آقای افخمی برای نقش روح در این سریال دنبال بازیگر می گردند و من هم شانس خود را امتحان کنم. تا جایی هم که خبر دارم آقای افخمی با چند تن از بازیگران مطرح و چهره نیز برای ایفای این نقش صحبت کرده بودند. من هم یک روز آمدم و با ایشان صحبت کردم، ایشان هم روز بعد با من تماس گرفتند و گفتند برای تست گریم بیایم.

زمان آغاز کار چقدر از فیلمنامه کامل شده بود؟

- آن زمان که من آمدم حدود 5 قسمت از کار آماده بود و حتی کار کلید خورده و شروع شده بود، من خیلی دیر به جمع بازیگران پیوستم. بعد از آن هم که فیلمنامه یک قسمت یک قسمت می رسید و الان هم که یک سکانس یک سکانس می رسد.

حضور در کارهای مناسبتی با توجه به فشردگی کار چطور است؟

- خیلی سخت است. فشار کار خیلی بالاست و ما زمان کمی داریم. به معنای واقعی فرصتی برای خوابیدن نداریم و روزی 18 الی 19 ساعت کار می کنیم. ولی وقتی سریال پخش می شود خستگی ما هم در می رود.


الان بازخوردهایی که گرفته اید چطور بوده است؟

خیلی خوب بوده و خدا را شکر خیلی ها خوششان آمده و مردم برایشان جذاب است و آن را پیگیری می کنند. من فکر می کنم که همیشه سریال های ماورائی هیجان انگیز است و چیزهایی که دیده نمی شود وقتی تصویر می شوند دیدنشان برای مردم جذاب است. (می خندد و می گوید همین الان که با شما صحبت می کنم چند پسربچه با دیدن من فریاد کشیدند وای روح... خانم روح)

همه مي گويند این سریال کپی از فیلم خارجی «روح» است؟

- این فیلم یک نمونه خارجی و قدیمی است که نمونه خیلی خوبی است. ولی سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» کپی برداری نیست چون قصه اين كارها هیچ ربطی به هم ندارد ولی یکسری مسائل ویژوالی نظیر عبور از در و دیوار و اینها طبیعی است و هر جای دیگر دنیا هم بخواهند چنین موضوعی را بسازند اصولا باید این چیزها را درباره روح نشان بدهند چون مردم توقع دارند.

درباره سینما و شمال رفتن روح هم توضیح بدهید؟!

- من که هیچ وقت روح نبوده ام (با خنده) ولی اگر خدای نکرده چنین اتفاقی برایم بیفتد و 20 سال قرار است روح باشم، باید این سال ها یک کاری بکنم. روح آدم همینطور که ما زنده هستیم به خیلی چیزها نظیر تفریح و آرامش و... نیاز دارد و جسممان است که به خواب و غذا و... نیاز دارد. روح هنوز این حس ها را دارد که مثلا حوصله اش سر برود و دوست دارد خیلی کارها را بکند. اینها برای پر کردن وقت و این 20 سال است.

برای ساخت سریال های مذهبی و دینی به ویژه که مسائل ماورائی را هم در خود داشته باشد، چون از سوی مخاطب به دقت و موشکافی پیگیری می شود احتیاج به تحقیق بیشتری هست، و اگر کمی مسائل جابجا شود، با واکنش مخاطب همراه خواهد شد، شما برای اینکه ایفای نقش یک روح که قرار است هدایت گر و هادی نیز باشد و در جاهایی امیرحسین را هدایت کند و برای اینکه نقش از لحاظ کارکردی درست از آب درآید، چقدر روی این موضوع تحقیق داشتید؟

- واقعیت این است که من فکر نمی کردم قرار است چنین نقشی را بازی کنم، ولی خودم از قبل یکسری مطالعات و دیدن فیلم هایی از این دست را دوست داشتم اما تا موقعی که من سر این کار آمدم به خاطر اینکه هیچ فرصتی نبود و این اتفاق یکباره برایم افتاد به آقای افخمی و آقای ابوالحسنی اطمینان کردم چون مطمئنا اینها بدون تحقیق و مطالعه چیزی ننوشته اند و اعتماد کامل به کارگردان داشتم و اگر جایی سوال خاصی برای من پیش می آمد، یا کسی چیزی از من می پرسید از آقای افخمی می پرسیدم و آن مسائل را برای خودم باز می کردم. در نهایت باز هم تاکید می کنم که به کارگردان اطمینان کامل کردم چون دیگر کاری از دستم برنمی آمد و خیلی دیر به گروه پیوستم.

در حقیقت شما هر آنچه آنها تحقیق کرده و نوشته بودند بازی کردید؟

- درست است.

تعامل شما با گروه به ویژه هم بازیهایتان چطور است؟

- خیلی خوب. با خانم قلی خانی و آقای سلوکی خیلی خوب است و در این کار به هیچ مشکلی برنخوردم. پارتنرهایم به خوبی با من تعامل کردند و ما خیلی سریع هماهنگ شدیم.

تبدیل به چهره ای تلویزیونی آن هم در نقش یک روح، ریسک نیست؟

- بله واقعا ریسک است. اما بعد از این سریال، بقیه نقش هایم به انتخاب خودم و هوش کارگردانان بستگی دارد. متاسفانه این مشکل را ما داریم که هر بازیگر با هر نقشی که می آید و دیده می شود، در همان قالب و نقش می مانند. یکسری مقصر خودشان هستند و یکسری هم کارگردان ها. ولی من فکر نمی کنم که دوباره این کار را انجام بدهم و به سراغ نقش های دیگر می روم.

یعنی دیگر هیچ وقت روح نمی شوید؟

- مگر اینکه روحِ خیلی خاصی باشد. کلیشه شدن بد است و نمی خواهم به این ورطه بیفتم.

شما وقتی جسمتان را در سریال نشان بدهند باید پیر شده باشید؟

- بله دقیقا. فعلا زندگی این روح گنگ است و در قسمت های بعدی به طور کامل برای مخاطب باز می شود.

بحث طی الارض که در سریال مطرح می شود نیز دچار اشکال است، متوجه این اشکال شدید؟

- آخر من نمی دانم که واقعا چطور است. تجربه و لمس نشده و شاید کارگردان دیگری این مقوله را جور دیگری نشان بدهد.

روح سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» گاهی خود به خوبی امیرحسین را هدایت می کند ولی گاهی هم منکر همه چیز می شود و امیرحسین او را هدایت می کند، این تضاد چگونه شکل گرفت؟

- درست است و من این مساله را خیلی دوست داشتم. آدمی که دچار تضاد و دوگانگی است و گاهی شاکی می شود و می گوید که من 20 سال است که روح هستم و خدا هنوز مرا نبخشیده است. کفر نمی گوید و شکایت هایی است که همه انسان های عادی در زندگی خود دارند و من فکر می کنم که از وقتی امیرحسین به زندگی این دختر آمد به چیزهایی هم که معتقد نبود معتقد می شود.

این روزها بیشتر با چه پرسشی از سوی مخاطبان خود مواجه هستید؟

- می پرسند که بالاخره زنده می شوی یا نه؟ آخر سریال چه می شود.

حال در آخر زنده می شوید؟

- هنوز معلوم نیست. چون فیلمنامه یک سکانس یک سکانس به دست ما می رسد. بلا تکلیفم و هنوز هیچ چیز قطعی نشده است.

این روزها اگر نام شما را در اینترنت جستجو کنیم در بیوگرافی شما عنوان می شود که شما قبلا مدل لباس بوده اید، این مساله صحت دارد؟

- خیر. مدل لباس نیستم. طی این چند روز خیلی ها این مطلب را به من گفته اند ولی این مطلب صحت ندارد. چند سال پیش قرار بود در پروژه های تبلیغاتی حضور داشته باشم ولی منتفی شد.

گفتوگو از: مریم فیروزفر