گزارشی از پشت صحنه مجموعه داستانی «راستش را بگو»
ترويج راستگويي در جامعه
مجموعه «راستش را بگو» به كارگرداني محمدرضا آهنج كه در 30 قسمت براي پخش از شبكه يك سيما تهيه شده است، آخرين مراحل آماده سازي خود را طي مي كند. محمدرضا آهنج ـ كه پيش از اين مجموعه هايي چون سايه آفتاب، به دنيا بگوييد بايستد، ستارههاي سربي و ملكوت را كارگرداني كرده است ـ اين بار در چندمين ساخته خود روايت متفاوتي را روي آنتن مي برد. اين مجموعه به گفته سازندگانش يكي از مجموعه هايي است كه بيشترين چهره هاي سرشناس سينما و تلويزيون را با خود همراه كرده است.
اين مجموعه با نگاهي تازه، داستان رزمندهاي را روايت مي كند كه زخم خورده از روزهاي جنگ، اكنون در اتاق كنترل متروي تهران جامعه و آدم هاي آن را زير ذرهبين گذاشته و از مانيتورهاي آن اتاق، به تماشاي شهر و ماجراهاي ريز و درشت آن نشسته است.
نگاهي نو به روايت زندگي مردم
فاطمه سمرقندي، تهيه كننده اين مجموعه كه پيش از اين هم مجموعه ها و تله فيلمهاي مختلفي را براي تلويزيون تهيه كرده است، درباره تهيه اين مجموعه مي گويد: از ابتدا كه قرار شد تهيه اين مجموعه را به عهده بگيرم هدف اين بود كه مجموعه اي با محتوايي غني روي آنتن ببريم و با اين ايده كار را آغاز كرديم كه اين مجموعه يكي از بهترين كارهايمان باشد. راستش را بگو، با نگاهي نو به روايت زندگي مردم و روابط آنها تهيه مي شود و پيام اصلي آن بيان مفاهيم اخلاقي و تشويق به راستگويي و انجام اعمال درست بر مبناي صداقت است.
سمرقندي در ادامه صحبت هايش به اين نكته اشاره مي كند از آنجا كه مفهوم اصلي اين مجموعه بر مفاهيم ماورايي و عرفاني و نيز محتواي فلسفه و جامعهشناسي بنا شده بود دكتر مصطفي رستگاري را براي نگارش اين مجموعه انتخاب كرديم كه سابقه بسيار گسترده اي در مطالعه اين مفاهيم داشتند. تهيه كننده مجموعه راستش را بگو، خط اصلي اين سريال را روايت يك موضوع اجتماعي به روز مي داند. علاوه بر اين، سازمان حمل و نقل و ترافيك شهري تهران نيز در تهيه اين مجموعه مشاركت داشته است.
وي در ادامه مي افزايد: خيلي نمي خواستيم مخاطب را با روايت پيچيده اي مواجه سازيم، چرا كه هميشه مجموعه هايي با مخاطب خود بخوبي ارتباط برقرار كرده اند كه ساختار خطي ساده اي را براي روايت خود انتخاب كرده اند. راستش را بگو، نگاه ساده و تازه اي به درونيات آدم هاست. اينكه هر انساني يكشبه شكل نگرفته و در اين مجموعه 3 لايه اصلي از زندگي هر انساني مطرح ميشود. اينكه برخي از ما آدم ها مسائل اخلاقي را به دست فراموشي مي سپاريم. آسيبشناسي ريشههاي تزوير و ريا در جامعه از عمده مسائلي است كه در اين مجموعه به آن پرداخته ميشود.
مجموعه راستش را بگو علاوه بر پرداختن به زمان حال، فلاش بك هايي هم دارد و در هر قسمت كه گويا قرار است زندگي يكي از شخصيت ها به تصوير كشيده شود به گذشته زندگي آن كاراكتر نيز اشاره مي شود.
ماكان رضاييپور در اين مجموعه به عنوان دستيار كارگردان حضور دارد.اوايل مهر امسال بود كه پيشتوليد اين مجموعه آغاز شد. البته از يك سال پيش نگارش آن و از اواسط آبان 90، تصويربرداري اين مجموعه در لوكيشنهايي چون مترو، شهرك دفاع مقدس و بهزيستي شروع شده است. رضاييپور معتقد است اين كار به اندازه 2 پروژه سينمايي بازيگر و لوكيشن دارد و اين اتفاق نادري است. حتي در تكسكانسهاي كوچك هم از بازيگر شناختهشده استفاده شده است. به گفته او، قصه اين مجموعه پتانسيل بسيار بالايي دارد و تمام بازيگران حاضر در مجموعه با قصه ارتباط بسيار خوبي برقرار كردهاند.
وقتي از رضاييپور ميپرسم چرا لوكيشنهايي چون شهرك سينمايي و دفاع مقدس را براي روايت بخشي از كار درنظر گرفتهاند در پاسخ ميگويد: قرار است بخشي از كار كه به شخصيتهاي خاصي در قصه مربوط است در گذشته روايت شود و دليل انتخاب اين لوكيشنها هم به فضاي روايتگونه آنها بستگي دارد. به اعتقاد وي، راستش را بگو يك هدف اصلي و ويژه را دنبال ميكند و آن هم رواج راستگويي در جامعه است.
مي خواستيم همه چيز واقعي باشد
شهريار كلهر، طراح صحنه و لباس اين مجموعه است. شروع فعاليت وي با دستياري در تلويزيون بوده و اينك سالهاست كه در سمت طراح در اين وادي حضور دارد. كلهر معتقد است در همه اين سالهايي كه فعاليت داشته تلاش ميكرده طراحي زنندهاي چه در زمينه صحنه و چه لباس نداشته باشد. وي ميگويد: حتي در كارهاي طنزي كه انجام ميدادم، دقت ميكردم خيلي بر مبناي طنز نباشد. لباس و صحنه بايد در خدمت كار باشد و به پيشبرد آن كمك كند. مشكل خيلي از كارهاي ما اين است كه وقتي تلاش ميكنيم با طراحي خاصي، رنگ و بوي تازهاي به كار بدهيم اتفاقا در مسير عكس قدم برميداريم و به كار خدشه وارد ميكنيم.
كلهر در ادامه صحبتهايش ميگويد: به هر حال براي انتخاب برخي رنگها محدوديتهايي وجود دارد و دست طراح بسته ميماند. طراح صحنه و لباس مجموعه راستش را بگو در ارتباط با اين مبحث كه چرا در بيشتر مجموعههاي تلويزيوني درام از رنگهاي تيره و فضاهاي غيرشاد استفاده ميشود، ميافزايد: به هر حال آن چيزي كه تكليف را براي من طراح مشخص ميكند قصهاي است كه به نگارش درآمده و من مجبور ميشوم فضاي طراحي شده را برمبناي خط نگارش كلي جلو ببرم. مخاطب امروزي تلويزيون بيشتر با قصههاي واقعي و روز اجتماعي ارتباط برقرار ميكند و وقتي روال چيدمان داستان، گوياي واقعيت دروني انسانهاست بناچار مجبور خواهيم شد از رنگهايي كه به واقعيت محض شبيه هستند، استفاده كنيم.
كلهر مجموعه راستش را بگو را يكي از مجموعههايي ميداند كه تعداد لوكيشنهاي بسياري دارد. به گفته وي، خيلي جاها بسته به فضاي روايت داستان مجبور بوديم لوكيشن خاصي را طراحي كنيم يا حتي ابزار صحنه خاصي بسازيم. خيلي جاها ساخت لوكيشن خاص به اين معنا نيست كه قرار است چيز خاصي گفته شود. اتفاقا در خيلي از شرايط بناچار و به دليل محدوديتهايي كه وجود دارد دكورهاي خاص ميسازيم.
نماهايي بدون پيچيدگي تصويري
فرشاد گل سفيدي از آن دسته تصويربردارهايي است كه طي همه سالهايي كه در حوزه تلويزيون فعاليت داشته تا امروز توانسته امضاي مشخصي در كارنامه كارياش داشته باشد. به قول خودش در اين مجموعه خبري از نماهاي متحرك و عجيب و غريب مجموعه تا ثريا نيست و از آنجا كه مجموعه راوي يكسري اتفاقات است، دوربين بيشتر تصاوير را به صورت ثابت ضبط ميكند.
گلسفيدي در ادامه صحبتهايش ميگويد: در اين كار سعي كرديم تا آنجا كه ممكن است رنگ قرمز را كم و رنگ و نور خاصي را در فضا استفاده كنيم. تصويربرداري اين كار به نوعي كاملا كلاسيك است و بخصوص در سكانسهايي كه مربوط به زمان گذشته است، تلاش كرديم رنگ و نور ويژهاي در فضا اعمال كنيم. يكي از تفاوتهاي اين سريال با ديگر مجموعهها اين است كه همراه گروهم تلاش كردم در فضاسازي و نورپردازي بدعتگذاري خاصي داشته باشم. مخاطب كاملا متوجه خواهد بود نماهاي ويژهاي در اين مجموعه به چشم ميخورد. علاوه بر آن نماهاي اين مجموعه به هيچ عنوان به صورت دوربين روي دست نيست و كاملا نرم و سيال است.
تصويربردار مجموعه راستش را بگو در پاسخ به اين سوال كه نماهاي حركتي تا چه اندازه ميتواند در ارتباط با مخاطب موفق عمل كند، ميگويد: آنچه حائزاهميت است اين كه خود قصه تا چه اندازه ميطلبد نماها چگونه گرفته شود. خاصيت كار اين بود كه نماهاي ثابت تا حدودي ميتواند بار قصه را به دوش بكشد و در آخر اينكه تصميم نهايي با خود كارگردان است و تصويربردار در مواردي فقط ميتواند پيشنهاد كند. نكته ديگر اينكه كار در فضايي به تصوير كشيده ميشود كه در برخي جاها از يك محل براي چند لوكيشن استفاده شده و لازمهاش اين بود كه نورپردازي در هركدام از لوكيشنها متفاوت از ديگري باشد.
پرلوكيشن ترين مجموعه ايراني
سامان شعشعه، مدير توليد اين مجموعه است. وي كه سابقه زيادي در سمت مدير توليد دارد اين كار را با بقيه كارهايش بسيار متفاوت ميداند و ميگويد: تا قسمت 25 كار حدود 150 لوكيشن و تعداد بسيار زيادي بازيگر داريم كه در ساختههاي اين سالهاي تلويزيون تقريبا بيسابقه است. حتي با توجه به اينكه خيلي از لوكيشنها را در يك محل ضبط ميكنيم، ولي تلاش تهيهكننده اين بوده كه از لوكيشنهاي بكر و دست نخورده استفاده شود تا براي بيننده هم به همان اندازه جذابيت داشته باشد.
مدير توليد اين مجموعه معتقد است همه اعضاي گروه همكاري بسيار خوبي با هم دارند و فقط منتظر است سريال روي آنتن برود و مطمئن است مخاطب هم با او موافق خواهد بود.
حضوري متفاوت
مهدي سلوكي نقش دانشجويي به نام دانيال را بازي مي كند. به گفته خودش نقش مثبت است و البته مثبت بودنش را متفاوت از ديگر نقشهايش مي داند و معتقد است آهنج هميشه بازيگران را در نقشهايي خاص و ويژه به تصوير مي كشد و قدرت انتخاب خوبي در مورد بازيگرانش دارد. وقتي از او ميپرسم چرا تا امروز بيشتر در نقشهاي مثبت حضور داشته در پاسخ ميگويد: نميدانم اين اتفاق خوبي براي يك بازيگر است يا خير، ولي اميدوارم اين حضورم براي بيننده جذاب باشد.
وقتي كاراكترها ستاره ميشوند
رويا تيموريان در اين مجموعه نقش آسيه، مدير كانون اصلاح و تربيت را به عهده دارد. بهطور حتم اين نقش در همه سالهاي بازيگري رويا تيموريان، ويژه و متمايز بوده است.
وي كه پس از حدود 2 سال و نيم كه از زمان پخش مجموعه شمسالعماره ميگذرد كار ديگري در تلويزيون نداشته، به گفته خودش اينك با نقشي متفاوت از همه اين سالها ظاهر شده است. البته فعلا صلاح كار را در اين ميداند كه توضيح خاصي درباره نقشش ندهد.
وي در ادامه ميگويد: راستش را بگو سناريوي بسيار خوبي دارد و شايد يكي از دلايلي كه در اين سالها از تلويزيون فاصله گرفتم فيلمنامه هاي ضعيفي بود كه به هيچ عنوان نمي توانست ارتباط خوبي با مخاطب برقرار كند. اين مجموعه علاوه بر امتيازهاي مثبت اش داستاني دارد كه به نوعي وقايع و روزمرگي هاي آدمها را با نگاهي بانفوذ به تصوير مي كشد؛ اينكه مخاطب با ديدن مجموعه به فكر بيفتد و حداقل نگاهي به خود و اعمالش داشته باشد. اينكه چرا دروغ ميگوييم و چرا در برخي كارهايمان تزوير و ريا داريم از جمله مسائلي است كه راستش را بگو با صداقت به آن اشاره ميكند.
تيموريان ميگويد: مدتها دلم ميخواست با محمدرضا آهنج همكاري داشته باشم كه بنا به دلايلي اين اتفاق نيفتاد و خوشحالم زماني اين شرايط فراهم شد كه ميتوانم در كارنامه كاري خودم هم حضور متفاوتي داشته باشم. اين مجموعه جمعي از ستارگان است. البته منظور من حضور بازيگران اين كار نيست. منظورم حضور شخصيتهايي است كه در هر چند قسمت به آن پرداخته ميشود و در كل داستان روايت جالبي دارد. اين سريال با حضور بازيگراني به تصوير كشيده ميشود كه همگي از بازيگران قدرتمند سينما و تلويزيون هستند.
شبنم مدنی