مصاحبه با تبسم هاشمی | به بهانه بازی در سریال زمانه

تبسم هاشم در گفتگو با باشگاه خبرنگاران: من مثل همای زمانه تندخو نیستم!

شخصیت هما با خصوصیات اخلاقی من فاصله زیادی دارد.

تبسم هاشم، بازیگر نقش "هما" در سریال زمانه در گفتگو با خبرنگار حوزه راديو تلویزیون باشگاه خبرنگاران در خصوص انتخاب خود برای ایفای نقش در این سریال گفت: یک کار قبلی تحت عنوان "چرخ فلک" با حسن فتحی داشتم که بعد از آن کار به من پیشنهاد بازی در سریال "زمانه" را دادند.

وی در خصوص ویژگی های کاراکتر هما اظهار داشت: شخصیت هما درسريال "زمانه" از شخصیت اصلی من دور است و من همیشه نقش های خوب و یک فرد درس خوان و مودب را ایفا کردم ولی در این سریال یک نقش کاملا متفاوت ایفا کردم.

وی تصریح کرد: هما دختری تندخو است که برای ارغوان قصد ایفای نقش یک خواهر بزرگتر را دارد که این ویژگیها با شخصیت اصلی من بیسیار فاصله دارد.

تبسم در خصوص کار با حسن فتحی بیان کرد: کار با فتحی بسیار عالی است فتحی کارگردانی کاملا مسلط به کار است و بازیگر را به خوبی هدایت می کند و بر روی پیشنهاد بازیگر فکر می کند.

وی در خصوص بازخورد مردم از این سریال عنوان کرد: مردم از این سریال بسیار استقبال کردند و هنگام برخورد با آنها به من یادآور می شوند که چرا با حسودی تا این حد به ارغوان مانع ازدواج او می شوم.

تبسم در خصوص سریال زمانه اظهار داشت: "زمانه" یک کار رئال است و تا حدی با واقعیات روز جامعه ما هم خوانی دارد چرا که افرادی هستند که مثل هما که آرزوی ازدواج دارند و یا مانند ارغوان به دلیل شرایط اجتماعی مجبور به دروغ گویی هستند.


نقد و بررسی سریال زمانه | قسمت نوزدهم


نقد و بررسی + زمانه + سریالهای تلویزیون + تبسم هاشمی + حسن فتحی + حمید گودرزی + پریناز ایزدیار + حسین محجوب + هومن برق نورد + آیدا فقیه زاده + ویدا جوان + قسمت نوزدهم + قسمت نوزده + 19

دیشب خیلی ذوق کردم، آخه شبِ قبلش خواب دیده بودم کسی که از آشناهای خودمه (توی خواب نمی دونستم کیه حتی همین الان چهره ش یادم نمیاد) توی سریال زمانه بازی کرده و من دارم پُزش و به همه میدم. بعد با دیدن قسمت نوزده سریال زمانه حسابی غافلگیر شدم، چون دکتری که بهار داشت باهاش راجب بیماری پدرش حرف می زد، یه زمانی استاد من بود، استاد پرستار، توی یه فرهنگسرا زیر نظرش بازیگری تئاتر کار می کردیم. یادش بخیر! من همیشه عاشق این صدای خاصش بودم. یکی از دوستان صمیمی استاد خسرو شکیبایی هم بودن. فقط موندم چرا همیشه یا نقش قبول نمی کنن، یا اگه قبول کنن نقشای فرعیه! توی سریال میوه ممنوعه هم بازی کرده بودن، یا یوسف پیامبر و... در کل براشون احترام خاصی قائل هستم. امیدوارم همیشه موفق باشن.


راجب صدا نوشتم یه چیز جالبِ دیگه هم به نظرم اومد، اگه توجه کنید توی این سریال بیشتر صدا قشنگا جمع شدن! خود پری ناز از اون دسته بازیگرایی هست که صدای جذاب و پخته و به قول بروبچه های تئاتر، صدای تئاتری ای داره! حمید گودرزی، مهرانه مهین ترابی، هومن برق نورد، حسین محجوب، اسم مادر بهزاد یادم رفت ایشون خودشونم دوبلور هستن، تبسم هاشمی، و... اگه به صداهاشون توجه کنید هر کدوم یه عمق خاص و جنسِ جالبی دارن.

این قسمت بازم گروه سون حضور داشتن و این بار یکی از آهنگ های مورد علاقه ی من یعنی (یه راهی پیش روم بذار) و اجرا کردن. خیلی لذت بردم. به نظر من چون آرش قنادی تو اجراهای زنده تسلط بیشتری داره، برای همین تا اینجا که بیشتر اجراهای داخل سریال برای خودش بوده. (البته نه از لحاظ زنده خوندن، چون تا اینجا که زنده نخوندن، از لحاظ بازی روی سن می گم، حالا اینجا هم فیلم بازی کردن و ژست های خوب موقع خوندن اونم جلوی دوربین برای سریال لازمه)

قضیه ی پدر ارغوان جذاب تر از قبل شده، خصوصا با تهدیدی که مهران نیکخواه کرد و قصه ی نگفته ای که در رابطه با پدر ارغوان وجود داره. خیلی مشتاقم بیشتر راجبش بدونم، هر چند به نظر نمیاد آدم درستی بوده باشه، اینطوری که ارغوان و تهدید می کرد انگار جرمش از اذیت و آزار خانواده گذشته و به کشور و موارد دیگه هم رسیده! حالا شایدم اینطوری نباشه و فقط از آرایه اغراق استفاده کرده باشن!

تا اینجای سریال که مربع عشقی زمانه تکمیل شده، مگه اینکه افراد دیگه ای هم اضافه بشن و به چند ضلعی برسه. شخصیت های عشقولی اصلی ارغوان و بهزاد هستن، و مکمل ها و در واقع شاید بشه گفت مانع هایی که بر سر این عشقِ حقیقی (!) قرار می گیرن، مهران نیک خواه و بهار فروزان فر هستن، حالا شایدم بعدا بخوان یکی دو نفر دیگه هم به شخصیت های مکمل بچسبونن! اما من از مثلث بهزاد و ارغوان و مهران خوشم میاد. یعنی این مثلث و به اون مربع ترجیح میدم و برام جذاب ترِ... دیگه خیلی وارد ریاضیات شدیم:دی

به نظرم بهتره یکم مراقب مسائل عشقی بین ارغوان و بهزاد باشید، چون اینکه انقدر زود هر دو نسبت به عشقشون اعتراف کردن یکم باعث دلزدگی می شه، یعنی من یکی که ترجیح میدم حداقل یه طرف قضیه اعتراف نکنه و یکمی هم ناز و نیاز این وسط پیش بیاد! دیگه لوس بازی می شه که همون اول کار عاشق بشن و اعتراف کنن و ازدواج کنن و...
بابا یه دعوایی، قهری، جدایی ای بندازید بینشون بعدا آخر کار حالا هر چی صلاح بود همون بشه. (شاید الان بعضیا پیش خودشون بگن خوبه این فیلمنامه نویس نیست وگرنه بین همه عاشق و معشوقا یا جدایی مینداخت یا بالاخره یه جوری حالشون و می گرفت.)

تو یه سکانسی ثریا برگشته می گه چطوری روت می شه دختررو به فامیل نشون بدی و از این مزخرفات، من موندم این که انقدر حساسه خودش چطوری روش شده با این منوچهر ازدواج کنه و بعد پررو پررو به فامیل نشونش بده!! احتمالا در مرحله ی ترشیدگی بوده که دیگه مجبور شده با این طرف ازدواج کنه وگرنه افاده ها همینجوری فوران کرده در شخصیت این بانو!

واقعا عجیبه ها! یه لحظه توی سریال زمانه از یه شخصیتی خوشت میاد، بعد یه لحظه دیگه چیزی می گه یا حرکتی می کنه که بدت میاد! اما خب چند دقیقه ی بعد، یا شاید قسمت بعدی، دوباره ازش خوشت میاد!

مثلا حسام فروزان فر، تو حالتای معمولی که افکار پلیدی نداره و چیزای بد بد نمی گه، من یکی که ازش خیلی خوشم میاد، کلا از نقشای منفی و خاکستریِ خوب و پخته، همیشه ی خدا خوشم اومده، چون کارشون مشکل تره و هر کسی که خوب بازی کنه، باورپذیر تر! ولی همین حسام وقتی یه کاری می کنه که حرصم درمیاد، همون موقع ازش متنفر می شم و دوباره یکم که میگذره ازش خوشم میاد!
یا یه مثال دیگه خواهر ارغوان، هما، اونجا که سر خواستگار یکم قاطی کرد ازش بدم اومد چون فکر کردم آدم حسودیه (حالا چه حق داشته باشه، چه نداشته باشه) اما یکم بعد که حال خانواده ی بهزاد و گرفت خیلی حال کردم و تو دلم یه دست مریزاد بهش گفتم. البته هما شخصیت منفی ای نداره و خاکستریه.

(من اوایل فکر می کردم نیکخواه یه شخصیت منفی یا تیره هستش، ولی حالا نظرم راجبش تغییر کرده. اگه به همه ی شخصیت های این سریال دقت کنید، متوجه می شید تقریبا همشون خاکستری هستن، یعنی خوبی و بدی و در کنار هم دارن. هر کدوم به خاطر منفعت خودشون یا کسی که دوستش دارن ممکنه دست به کاری بزنن که از نظر بقیه اشتباه و از نظر خودشون درست باشه.)

این کلمه ی عجیبه هم برای همین قضیه به کار بردم، چون کم پیش میاد شخصیت های منفی یا خاکستری (حالا چه تیره چه روشن) بین اکثریت مردم ایران محبوب باشن. دلیلِ جمع بستنم اینه که نظر دوستا و خانواده م هم همینه، اونا هم همین حس هارو نسبت به شخصیت های سریال داشتن. فکر می کنم این بر می گرده به شخصیت پردازیِ خوب نویسنده های فیلمنامه...

نکته ی آخر: به نظرم سریال زمانه خیلی خوب داره مشکلات (از همه لحاظ) قشر ضعیف جامعه، حالا هر اسمی که می خواید روشون بذارید، فقیر، چه بدونم پایین شهری، جنوب شهری (البته همشون که مشکل مالی ندارن) ، و هر کدوم از این مردم که از لحاظ طبقاتی خیلی حسابشون نمی کنن و مشکلات مالی دارن و جایگاه خوبی در اجتماع ندارن و... (بیشترش هم به خاطر پولِ) همه و همه رو زمانه ی حسن فتحی خیلی خوب داره نشون میده.

منبع: www.parinazizadyar.blogfa.com


+ یه سری از بچه ها گفتن که بعضی از عکسا نمیاد، مشکل از سرور آپلود سنتر هستش که ظاهرا تا 24 ساعت آینده رفع می شه، اگه هم نشد دوباره از جای دیگه آپلود می کنم.


سریال زمانه | دیالوگ ماندگار


بهزاد فروزان فر-  این که دوست داری آخر قصه ها خوش تموم شه خیلی خوبه، ولی همیشه اینطوری نیست!

_ _ _ _ _


نگار فروزان فر- یه روانشناسی می گه، هنر عاقل بودن، یعنی اینکه آدم آگاهی داشته باشه کجا از چه چیزی چشم پوشی کنه.

_ _ _ _ _


نگار- بهزاد! ما از بچگی با هم بزرگ شدیم، ولی من این مدلیت و تا حالا ندیده بودم!

بهزاد- تو روانشناسی می خونی! پس حتما می دونی آدما همیشه یه مدل نیستن؟!

_ _ _ _ _


ارغوان- این همه زحمت کشیدی سوزن زدی که خواهر کوچولوت بره دانشگاه و بشه یه وکیل باهوش، حالا شده مدعی! می خواد ازدواج کنه، اونم بدونِ نوبت.

_ _ _ _ _


مادر ارغوان- حرف اگه بمونه می گنده، اون وقت گنداب زندگیت و بر می داره ها!

_ _ _ _ _


ارغوان آذرنیا- من و شما خیلی با هم تفاوت داریم.

بهزاد فروزان فر- ولی همین تفاوتان که عشق و می سازن! نه شباهتا! هیچکس دنبالِ شبیه خودش نمی گرده!

_ _ _ _ _


ثریا فروزان فر- حاج خانم یه مثلی هست که می گه، حرف که بیفته رو زمین، صاحبش برش می داره.

منوچهر- این که فحشِ... عزیزم!

_ _ _ _ _


بهزاد فروزان فر- خواهر من یه خرده زبونش تند هست اما... تهِ دلش چیزی نیست.

هما- بله خب! هر چی رو دلشونه رو زبونشونم هست.

_ _ _ _ _


ارغوان- بله حق با شماست، ما با هم سنخیتی نداریم، ولی لااقل ما انقدر شرف و انسانیت داریم که سر ارث و میراث و مال دنیا و برادر کشی نکنیم.