گزارشی از تولید و پشت صحنه ی سریال زمانه حسن فتحی

گزارشی از توليد سريال تلويزيونی «زمانه»
اخطار! آنچه در زیر می خوانید ممکن است قسمت هایی از سریال را لو دهد.
غافلگيري مخاطب در انتهاي راه
دو هفته اي است كه پخش سريال «زمانه» از شبكه سه سيما آغاز شده است. اين مجموعه 45 قسمتي به كارگرداني حسن فتحي و تهيهكنندگي اسماعيل عفيفه، يكي از مجموعههايي است كه با داستان متفاوت و موضوع جذابش تا اينجا توانسته مخاطب را با خود همراه كند. داستان زمانه روايتگر قصهاي اجتماعي است كه با برملا شدن رازي بزرگ، اتفاقاتي را در داستان به وجود ميآورد. پسر جواني به نام بهزاد (حميدگودرزي) كه عموي متمولي به نام حسام (حسين محجوب) دارد، قرار است با دختر عموي خود ازدواج كند، اما رازي براي او برملا ميشود كه زندگياش را دچار تغييراتي ميكند.
حسن فتحي كه ساخت مجموعههاي موفقي چون در مسير زايندهرود، مدار صفر درجه، ميوه ممنوعه، پهلوانان نميميرند، شب دهم، چرخ و فلك و... را در كارنامه خود دارد، اينبار با يك داستان مدرن اجتماعي به شبكه سه سيما آمده است. انتظار ميرود بازيگران اين مجموعه بتوانند با اين سريال كاري ماندگار در كارنامه كاريشان به ثبت برسانند، اما ظاهرا تغيير و تحولاتي در برخي نقشهاي اصلي اين سريال اتفاق افتاده است. در حاليكه گروه كار را با بازي حميد گودرزي، ليندا كياني، مهرانه مهينترابي و امين تارخ در نقشهاي اصلي كليد زده، اما برخي از اين بازيگران در نيمه راه جايشان را به بازيگران ديگري دادهاند.
قرار است گروه يكي از سكانسهاي اين مجموعه را در خياباني حوالي شهرك غرب به تصوير بكشد. جالب است برخلاف ساير لوكيشنهايي كه معمولا از ازدحام جمعيت ميتوان محل فيلمبرداري را حدس زد، اينبار گروه در خلوت مشغول انجام كار خود است. سوز سرد زمستاني هر لحظه بيشتر ميشود و حسن فتحي و گروهش با وسواس تمام كار خود را به انجام ميرسانند. قابل ذكر است پلاني كه تصويربرداري ميشود فصل تابستان را نشان دهد. بنابراين قرار است در اين سكانس، ارغوان (پريناز ايزديار) و بهزاد از دفترخانه رسمي ازدواج بيرون بيايند. اين همان صحنهاي است كه دو بازيگر اصلي قصه با همه مخالفتهايي كه براي رسيدن به هم داشتهاند به صورت پنهاني با هم ازدواج ميكنند. صحنه به برداشت دوم و سوم ميرسد. فضايي كه براي تصويربرداري اين سكانس در نظر گرفته شده پاركي است كه در چهارمين فصل هنوز هم درختان پربرگي دارد و بخوبي ميتواند يك فضاي تابستاني را به ذهن متبادر سازد. حسن فتحي بار ديگر كات ميدهد. چون بايد دو بازيگر پس از بيرون آمدن از دفترخانه در حال خنديدن باشند، اما بخاري كه در اين هواي سرد از دهان بازيگران بيرون ميآيد، فضاي ساختگي تابستان را لو ميدهد.
يك كاراكتر پيچيده
پريناز ايزديار، شش سالي است پا به دنياي بازيگري گذاشته و بينندهها او را به نقش روح در سريال «پنج كيلومتر تا بهشت» به ياد دارند. او در مجموعه زمانه نقش يك وكيل به نام ارغوان را بازي ميكند كه دست تقدير زندگي وي را دستخوش تغيير ميكند. خودش ميگويد: ارغوان را مثل خيلي از دخترهاي اطراف خودم ميديدم. به نظرم خصوصيت ويژهاش اين است كه خودش در سير داستان، اتفاقي را به وجود نميآورد و بيشتر در مسير حوادثي كه برايش رقم خورده است، قرار ميگيرد. اصولا هدف مجموعه زمانه اين بوده كه شخصيتهايش را در مسير تقديري كه سرنوشت براي آنها مقدر كرده، قرار دهد. ارغوان دختري است كه در زندگياش سختيهاي زيادي كشيده و در كنار همه مشكلات براي خودش جايگاهي به وجود آورده است. او آيندهنگر و مسئوليتپذير است. بازيگر نقش ارغوان در پاسخ به اين پرسش كه چقدر دوست دارد، نقشهايش شبيه خودش باشد، ميگويد: اتفاقا خيلي دوست ندارم اين اتفاق بيفتد. به نظر من اينگونه انتخابها باعث ميشود بازيگر خودش را در يك حيطه مشخص زنداني كند و نوآوري نداشته باشد. خود من هميشه دوست داشتم نقشي را بازي كنم كه به مراتب از من دور باشد، دلم ميخواهد براي تحليل درست شخصيتي كه قرار است بازي كنم، زحمت بكشم. اصولا به عقيده من بازي در برخي نقشهاي خاص كه به مراتب از شخصيت خود بازيگر دور است به مراتب جذابيتهاي زيادتري به دنبال دارد.
ايزديار در كنار همه اين نقشهايي كه تا امروز بازي كرده، نقشش را در زمانه خيلي دوست دارد. خودش ميگويد: كار با حسن فتحي را خيلي دوست دارم. ايشان در كنار كارگرداني خوبشان به درستي بازيگر را براي ايفاي درست نقش راهنمايي ميكند و براي خود من كاركردن با اين كارگردان آرزو بود.
معمولا پيش از اينكه هر سكانسي جلوي دوربين برود، با بازيگران و كارگردان به گفتوگو مينشينم. خيلي جاها دست ما به عنوان بازيگران اصلي كار باز بود و اگر پيشنهاد خوبي براي آن صحنه داشتيم ميگفتيم. به گفته اين بازيگر هر دو كاري كه باعث ورود و ديده شدن او بوده به گونهاي جزو كارهاي مناسبتي قلمداد ميشده و خودش اين اتفاق را يك شانس بسيار خوب ميداند.
وي در ادامه ميافزايد: ارغوان دختري است كه فكر ميكنم خيلي از آدمها بخصوص دختران همسن و سالش با او همذاتپنداري خواهند كرد. او مثل هر آدم ديگري اشتباه ميكند، كار درست انجام ميدهد، خوشاخلاق و بداخلاق ميشود، به فكر انتقام ميافتد و زندگياش مثل همه آدمهاي عادي ابعاد مختلفي دارد. شايد عمدهترين خصوصيت ارغوان اين باشد كه از ابتدا تا انتهاي داستان خيلي تغيير شخصيت ميدهد و گرههاي زيادي كه در داستان اتفاق ميافتد باعث جذابيت بيشتر اين كاراكتر ميشود. خيلي قهرمان عجيب وغريبي نيست، در عين حال در ادامه داستان به يك كاراكتر پررمزو راز تبديل ميشود.
آدم هايي كه رنگ مي بازند
سعيد جلالي يكي از نويسندگان مجموعه زمانه است كه همراه عليرضا كاظميپور نگارش اين مجموعه را به عهده دارند. جلالي كه سالهاست در مقام نويسندگي مجموعههايي چون دلنوازان، نقطه سر خط و در مسير زايندهرود دستي بر قلم دارد، در دومين تجربه همكاري خود با حسن فتحي سريال زمانه را مينويسد. خودش ميگويد: از قسمت سيزدهم براي نگارش اين كار دعوت شدم و تا قسمت آخر نيز با اين مجموعه همراه هستم. اين اتفاق به خودي خود موجب ميشود كار نويسنده سخت شود. به هر حال اگر از همان ابتدا نويسنده با كار همراه باشد، اتفاقات بهتري خواهد افتاد، ولي خوشبختانه به دليل تجربه همكاري با عليرضا كاظمي پورتا حد زيادي اين مشكل برطرف شد.
جلالي در ارتباط با طراحي شخصيتهاي قصه ميگويد: سعي ميكنم براي هر كاراكتر از ابتدا تا انتها تعريف مشخصي داشته باشم و براي خلق هر كاراكتر در ذهن خودم گذشتهاي را تعريف ميكنم. اساسا همانطور كه از نام شخصيتپردازي پيداست، هر نويسندهاي موظف است در سير داستان تحليل درستي براي شخصيتهايش داشته باشد. به نظر من اين همان پردازش درست و صحيحي است كه باعث ميشود مخاطب هم بتواند همذاتپنداري درستي با آن كاراكتر داشته باشد. وي در ادامه ميگويد: معمولا در يك فرمت مشخص شخصيتهاي قصه را تعريف ميكنم. هر شخصيت به لحاظ خلق و خو و حتي عادت روزمرهاش طراحي ميشود. حال ممكن است خيلي از اين خصوصيات طراحي شده به تصوير كشيده نشود، ولي براي خلق آن كاراكتر الزامي است. وي معتقد است: در چند سال اخير اتفاق خوبي افتاده و نويسندگان در قصهپردازي و تحليل شخصيتهايشان دقت بيشتري ميكنند.
در بيشتر قصهها، شخصيتها به صورت تكبعدي سياه يا سفيد طراحي ميشوند. اين دقيقا همان نكتهاي است كه مخاطب را پس ميزند. در زندگي عادي و روزمره خودمان با آدمهايي مواجه هستيم كه ابعاد شخصيتي گستردهاي دارند و بسته به شرايطي كه در آن قرار ميگيرند، ميتوانند مثبت يا منفي باشند. اگر يك نويسنده به اين نكته دقت كند و آن را در خلق شخصيتهاي قصهاش لحاظ كند ميتواند يك قصه خوب و با كشش را براي مخاطب خود به وجود آورد.
جلالي درباره شخصيتهاي زمانه ميگويد: در گذشته با حسن فتحي همكاري داشتم و تا حد زيادي ميدانستم چه چيزهايي برايش مهم است. نكته اساسي اينكه فتحي شخصيتهاي قصه را به نوعي پردازش ميكند كه مخاطب از همان ابتدا قضاوت نادرستي درباره آنها نداشته باشد و با گذشت روال قصه فرصتي براي مخاطب خود فراهم ميآورد كه قضاوت نهايي را به آخر كار موكول كند. اين يك اتفاق خوب است و علاوه بر اينكه موجب همراهي پيوسته مخاطب با قصه ميشود موجب ميگردد بيننده كاراكترها را با همه ابعاد شخصيتيشان تحليل كند.
جلالي معتقد است هر مجموعه داستاني علاوه بر جنبه تفريح و سرگرمي براي مخاطب بايد حاوي يك پيام باشد و اينكه آن پيام در چه قالبي به بيننده عرضه شود، نكته بسيار مهمي است. وي ميگويد: عموما اين پيام بايد به صورت پنهان و در قالب لايههاي داستاني به مخاطب عرضه شود و به هيچ عنوان نبايد جنبه غلو شده و گل درشت داشته باشد.ما هم در اين داستان سعي كرديم پيام سريال زمانه را خيلي غير مستقيم و به صورت يك داستان جالب و پركشش به مخاطب خود نشان دهيم. قصه زمانه قصه همه آدمهاست. آدمهاي زمانه مثل خيلي از آدمهاي اطراف ما با گذشت زمان دچار اتفاقاتي ميشوند و بسته به شرايط رنگ عوض ميكنند.
گروه قرار است سكانسي ديگر را حوالي ميدان اصلي ولنجك به تصوير بكشد. در نظر است در اين سكانس آيدا فقيهزاده (بهار، دختر عموي بهزاد) و حسين مهري (سينا، برادر ارغوان) بازي داشته باشند. نكته جالب اين است كه در كنار جمعي از بازيگران سرشناس تلويزيون چهرههاي جديدي هم ايفاي نقش كنند و اين اتفاق بسيار خوب از كارهاي حسن فتحي است. با توجه به اينكه قصه سريال زمانه درباره جوانها و مسائل روزمره آنهاست، فرصت خوبي است تا چند چهره جديد و با استعداد نيز به مخاطب معرفي شود.
براي خلق شخصيت بهار زحمت زيادي كشيدم
آيدا فقيهزاده از هنرجويان كلاسهاي بازيگري امين تارخ است. وي كه پيش از اين هم در يك فيلم سينمايي ايفاي نقش كرده براي نخستين حضور خود در تلويزيون با اين مجموعه همراه شده است. وي معتقد است معمولا نخستين تجربه براي هر بازيگر سختترين و در عين حال ماندگارترين حضور اوست و اينكه يك بازيگر تازه كار براي نخستين بار با گروهي حرفهاي همراه شود، اتفاق بسيار خوبي است.
خودش ميگويد: اوايل كار بسيار نگران بودم و فكر ميكردم در كنار همه بازيگراني كه سالهاست ايفاي نقش ميكنند چگونه بايد ظاهر شوم. وسواس زيادي داشتم تا شخصيت بهار را بخوبي بشناسم و براي خودم تعريف و تحليل زيادي از اين شخصيت داشتم.
وي ميگويد: حسن فتحي از آن كارگردانهايي است كه در كنار همه سختگيري و وسواسي كه روي كارهايش دارد، فضايي در اختيار بازيگر قرار ميدهد تا براحتي بتواند خودش را عرضه كند. همه اينها دست به دست هم داده تا در اين چند ماهي كه از شروع تصويربرداري ميگذرد، احساس بسيار خوبي داشته باشم.
فقيهزاده درخصوص نقش خود در اين سريال ميافزايد: بهار خيلي شبيه آدمهايي است كه اطراف خودم ميبينم. بارزترين ويژگي شخصيت بهار مهرباني اوست كه درعين حال منطقي هم به نظر ميرسد و سعي در انجام كار درست و منطقي دارد. به نظرم همه كاراكترهاي اين قصه بخوبي و با تحليل درستي طراحي شدهاند. وي در خصوص كار اظهار ميكند: براي بازي در اين نقش، تحقيقاتي كردم و همچنين حسن فتحي نيز خود در نظر داشت تمام بازيگران از نزديك با شخصيتهاي خود آشنا شوند تا نقش ملموس باشد. همه گروه در اين كار با يك انرژي مثبت و با هماهنگي كامل پيش ميروند. با توجه به بازخوردي كه از دوستان و آشنايان ديدهام نتيجه كار خوب و مثبت است.
10 ماه با زمانه زندگي كردم
ناصر هاديانفر در اين مجموعه جانشين توليد است. به گفته وي از اواسط اسفند سال گذشته كار كليد خورد و قرار است تا يك ماه ديگر نيز ادامه داشته باشد. هاديانفر كه به گفته خودش مجموعه زمانه، ششمين تجربه وي با اين كارگردان است درباره روند ساخت اين طرح ميگويد: بزرگترين مشكلي كه در همه كارهايم مشهود است نداشتن فيلمنامه است. اين اتفاق بخصوص براي گروه توليد مشكلات بسياري به وجود ميآورد. به گفته هاديانفر طي روزهاي اخير گروه پلانهايي را كه جا مانده است ميگيرد تا 25 قسمت از اين مجموعه كامل تصويربرداري شده باشد. وي در ادامه ميگويد: اين كار لوكيشن زيادي دارد و تاكنون حدود 130 بار جابهجايي داشتهايم. خيلي از لوكيشنها را براي چند بار استفاده كرديم و خيلي از آنها محدوديتهايي براي ما به وجود ميآورد.
در يكي از سكانسها كه قرار بود در زندان تصويربرداري شود با مشكل مواجه شديم. چون شرايط ايجاب نميكرد از هنرور و سياهي لشكر در محوطه زندان استفاده كنيم و بناچار مجبور بوديم از زندانيان داخل بند بخواهيم در آن صحنه بازي كنند. از طرفي مقررات زندان اين بود كه تكتك زندانيان بايد رضايت نامهاي براي حضور در جلوي دوربين امضا ميكردند كه بعدها از طرف خانوادههاي آنها شكايتي صورت نگيرد. از طرفي براي تصويربرداري در محوطه داخل كمپ ترك اعتياد نميتوانستيم از افرادي كه آنجا بودند استفاده كنيم، زيرا آنها نميخواستند چهرهشان در جايي نشان داده شود. به هر حال اينها همه مشكلاتي است كه در بطن كار با آن مواجه هستيم.
وي در ادامه توضيحاتش ميگويد: روال كار با حسن فتحي اينگونه است كه قبل از شروع تصويربرداري براساس آنچه از ما خواسته شده لوكيشنها بازبيني ميشود و بعد فيلمي كه از آنجا تهيه شده در اختيار كارگردان قرار ميگيرد تا پس از تائيد در ارتباط با گرفتن مجوز و ساير كارها اقدام شود. علاوه بر لوكيشنهاي زيادي كه در كار داشتيم تعداد بازيگران كار هم زياد بود، چون كارگردان عموما در همه كارهاي خود براي نقشهاي حاشيهاي و كمرنگ هم از بازيگران سرشناس و چهره استفاده ميكند. خيلي از اين بازيگران همزمان در يكي دو پروژه ديگر هم حضور داشتند و هماهنگي با آنها خيلي جاها سخت و دشوار بود. به نظرم وسواسي كه اين كارگردان در انتخاب بازيگرانش دارد بسيار خوب است، چرا كه خيلي جاها كار به برداشت چندم نميرسد و اين اتفاق باعث ميشود گروه بتواند ريتم بالاتري در كار اعمال كند.
وي در پايان ميافزايد: معمولا در طول روز يكي، دو لوكيشن را در برنامه كاري داريم و با شروع فصل بارندگي، محدوديتهاي زيادي بخصوص در لوكيشنهاي خارجي داريم. در كنار همه اين مشكلات، طي ده ماهي كه مشغول به كار بودهايم همه چيز مطابق برنامه پيش رفته است و اينها را بايد از درايت و توانمندي يك كارگردان خوب سينما و تلويزيون دانست.
هوا كمكم تاريك ميشود و گروه سرعت بيشتري در كار خود اعمال ميكند تا يكي دو پلان باقيمانده هم به پايان برسد.
طراحي صحنه متفاوت در زمانه
امير زاغري، طراح صحنه مجموعه زمانه است كه از همان ابتداي ورودم به اين لوكيشن متوجه شدم با وسواس بسيار خاصي همه چيز را در صحنه زير نظر دارد. او كه از حدود سال 81 كار طراحي صحنه را با تئاتر آغاز كرده چهار سالي است به گفته خودش فعاليتش را به تلويزيون محدود كرده است. زمانه سومين همكاري زاغري با حسن فتحي است و به عقيده خودش تا حد زيادي سليقه او را ميشناسد.
وي در پاسخ به اين پرسش كه چرا در اين كار تفكيك بين طراحي صحنه و لباس انجام گرفته است، ميگويد: به نظرم اين اتفاق خوبي است كه به صورت حرفهاي و درست بايد در همه كارها اعمال شود. البته نكته اينجاست كه اين تفكيك نبايد موجب شود دو دستگي در كار به وجود بيايد و لازمهاش اين است كه طراحي صحنه و لباس همپاي هم و به موازات يكديگر در كار اعمال شود. زمانه، مجموعه عظيمي بود، از تعدد لوكيشن گرفته تا تعداد پرسوناژهاي داستان. به همين دليل از همان ابتدا تصميم گرفته شد دو گروه مختلف اين دو سمت را عهدهدار شوند.
زاغري در ادامه صحبتهايش ميگويد: در همه دنيا روال كار بر اين است كه سه فاكتور فيلمنامه، خود بازيگر و طراحي كه براي لباس و صحنه در نظر گرفته ميشود، كنار هم يك شخصيتپردازي درست و معقولي خلق كنند. اين اتفاق در زمانه هم افتاد و ما سعي كرديم خيلي جاها با ابزار و چيدماني كه براي صحنه در نظر ميگيريم به شخصيتپردازي كاراكتر هم كمك كرده باشيم. زاغري در توصيف فضاهاي به كار گرفته شده در اين كار ميگويد: خيلي تلاش كرديم چيدماني متفاوت از ديگر مجموعهها داشته باشيم. زمانه يك درام مدرن است كه با همه به روز بودنش قرار است سيري از اتفاقات را در گذر زمان داشته باشد. اين بود كه تلاش كرديم نوع فضاها و بخصوص رنگبندي كه در جاهاي مختلف به كار ميگرفتيم در القاي اين حس به بيننده كمك كند. اتفاق خوبي كه در كار افتاد اين بود كه تهيهكننده و كارگردان اصرار داشتند همه چيز درست و به جاي خود پيش رود و به قولي كم و كاستي در كار احساس نشود. به جرات ميتوانم بگويم زمانه يكي از بهترين كارهايي است كه تا امروز انجام دادهام و اميدوارم مخاطب هم در ادامه پخش اين كار بتواند ارتباط خوبي با كار برقرار كند.
حسن فتحي گفتوگو را به زمان بعد از پخش سريال موكول ميكند و محمدرضا عبداللهي در لحظاتي كه گروه براي رفتن آماده ميشود، به نمايندگي از گروه كارگرداني با ما به گفتوگو مينشيند. وي علاوه بر سمت دستيار كارگردان به بازيگري هم مشغول است درباره حضورش در اين گروه ميگويد: در چند ماهي كه مشغول به كار هستيم خوشبختانه همه چيز بخوبي پيش رفته است. ما در طول روز حدود 12 ساعت كار ميكنيم كه البته بعضي جاها به دليل حساسيتي كه كارگردان روي فيلمنامه دارد، اين زمان بيشتر و كمتر ميشود.
هدف داستان اين است آدمها را در دوراهي و ترديدي كه خيلي وقتها برايشان به وجود ميآيد، قرار دهد. زمانه، داستان همه ماست كه خيلي جاها با تصميمهاي نادرست و انتخابهاي نابجايمان مسير زندگيمان را عوض ميكنيم. وي زمانه را يك داستان غيرقابل پيشبيني ميداند و ميگويد: قرار است تا چند هفته ديگر تصويربرداري كار به پايان برسد و مخاطب سريال زمانه، در انتها بسيار غافلگير خواهد شد.
شبنم مدني-جام جم