اخطار! مطلبی که در زیر می خونید امکان داره قسمت هایی از فیلم و لوث کنه، عواقب خوندن مطلب با خودتونه پس اگه دوست ندارید چیزی از سریال تا پایانش براتون لو بره، لطفا کنجکاوی و بذارید کنار و بعدا بخونید. از ما گفتن بود.


اخبار, سریالهای تلویزیون, پریناز ایزدیار + پشت صحنه سریال زمانه + مهرانه مهین ترابی + هومن برق نورد + حسن فتحی

زمانه ای ها بیمارستان را قرق کردن!

در سالن انتظار يک بيمارستان هستيم و گروه تصويربرداري سريال «زمانه» آنجا مشغول است. حسن فتحي؛ کارگردان سريال؛ مي داند که قرار است به آنجا برويم. هر کسي مشغول کاري است اما در سالن بزرگ انتظار بيمارستان هم رفت و آمد زيادي است. يکي کودک بيمارش را آورده و خانم ديگري با خانواده براي مراجعه به پزشک به بيمارستان آمده است. بيماري ديگر را روي تخت چرخدار از يک طرف ساختمان بيمارستان به سوي ديگر مي برند.



سعي کردم سکوت کنم

هر کسي که وارد مي شود، اولين چيزي که نظرش را جلب مي کند؛ گروه تصويربرداري سريال «زمانه» است و اغلب، بازيگران را با دست به يکديگر نشان مي دهند.

فتحي نگران به نظر مي رسد چون بايد سکانس هاي مربوط به بيمارستان را زودتر تصويربرداري کنند.

فتحي در حال بررسي موقعيت است و اين که بازيگران کجا بنشينند و زاويه دوربين چگونه باشد. بازيگران آن روز؛ پريناز ايزديار، مهرانه مهين ترابي و هومن برق نورد؛ هستند مهين ترابي پس از انجام گريم، دوباره براي مرتب شدن لباسش به اتاق گريم مي رود و بعد از مدتي باز مي گردد.

مهين ترابي و ايزديار؛ ديالوگ هايشان را تمرين مي کنند.

ايزديار سعي مي کند براي اجراي نقش حس بيشتري بگيرد.

در فاصله آماده شدن گروه براي فيلم برداري فتحي درباره واکنش ها نسبت به اين سريال مي گويد و اين که ديگر اين واکنش ها برايش عادي شده است. هنگام پخش «ميوه ممنوعه» هم‌چنين بود، سعي کردم سکوت کنم وکارم را انجام بدهم و بعد از پخش سريال به سوالات جواب بدهم.



وقتي کارگردان کات مي دهد

فتحي پشت صفحه نمايش قرار مي گيرد و افشين احمدي  مدير فيلمبرداري هم آماده مي شود، زماني که فتحي مي گويد: نور، صدا، دوربين؛ سکوت همه جا را فرا مي گيرد. چند نفر از هنروران؛ هر يک در مسيري متفاوت؛ پشت بازيگران قرار مي گيرند و بعد از دو بار برداشت؛ سومين برداشت مورد قبول واقع مي شود.

صندلي را کمي جابه جا مي کنند. موقعيت دوربين تغيير مي کند و تصويربرداري از زاويه ديگري شروع مي شود و باز هنروران از مسيري که به آن ها گفته شده است؛ رد مي شوند فتحي هم از جلوي دوربين رد مي شود و کات مي دهد.

دوباره بازيگر نقش ارغوان و عمه خانم مشغول تمرين با يکديگر مي شوند. گريم ارغوان مرتب تجديد مي شود، پشت ديوار هم تعدادي از هنروران منتظرند. دو نفر با لباس ماموران نيروي انتظامي در انتظار اجراي نقش هستند.


اخبار, سریالهای تلویزیون, پریناز ایزدیار + پشت صحنه سریال زمانه + مهرانه مهین ترابی + هومن برق نورد + حسن فتحی

نقشي خاکستري دارم

در زيرزمين بيمارستان، اتاقي به عوامل سريال اختصاص داده شده است وهومن برق نورد در حال گريم شدن است، برق نورد درباره حضور در اين سريال مي گويد: وقتي گروه توليد سريال زمانه کار خود را آغاز کرد؛ در سريال ديگري کار مي کردم فتحي خواست در اين مجموعه حضور داشته باشم. من از دو ماه پيش به گروه ملحق شدم در واقع تمام قسمت هايي که بايد حضور پيدا مي کردم را در اين مدت تصويربرداري مي کنند.

اين بازيگر در ادامه گفت: بعد از سريال «اشک ها و لبخندها» با آقاي فتحي همکاري داشتم و علتش هم اين است که فتحي خودش تئاتري بوده و زبان همديگر را بهتر مي فهميم و راحت تر با هم کنار مي آييم.

«برق نورد» در مورد نقشي که بازي مي کند؛ مي گويد: نقشي که در اين مجموعه کار مي کنم، نقشي خاکستري است اما در مجموع آدم بدي نيست.

کارش را بلد است و وکيلي توانا و سرش در کار خودش است.


اخبار, سریالهای تلویزیون, پریناز ایزدیار + پشت صحنه سریال زمانه + مهرانه مهین ترابی + هومن برق نورد + حسن فتحی

ارغوان و فاطمه با هم سخن مي گويند

به سالن انتظار بيمارستان مي رويم. گروه در حال تصويربرداري هستند. سکوت همه جا را فرا گرفته است. پنجره برخي از اتاق هاي بيمارستان باز است. سکانسي تصويربرداري مي شود و فتحي دوباره براي ارزيابي موقعيت با دستيارش گفت وگو مي کند. مهين  ترابي و ايزديار بخشي ديگر را تمرين مي کنند که ناگهان برق قطع مي شود اما خيلي طول نمي کشد که دوباره گروه کار خود را آغاز مي کنند و اين سکانس را تصويربرداري مي کنند.

ارغوان سکوت مي کند. فاطمه به او نزديک مي شود

فاطمه: اگه با بخشش کسي کوچک مي شد... خدا آنقدر بزرگ نبود... ارغوان خانم...

يادت باشه تو اين زمونه؛ آدم ها براي نجات بيشتر از هر چيزي به بخشش نياز دارن. کينه جويي و خونخواهي هيچ حاصلي نداره غيراز خشونت و نابودي...

ارغوان: ولي اين عدالت نيست آدم ها بايد به خاطر گناهشون مجازات بشن. به بهزاد گفته بودم از بي عدالتي متنفرم. حالا فرصتي پيش اومده که عملاً بهش نشون بدم.

فاطمه: اگر قرار باشه هر کسي با قانون خودش عدالت رو اجرا کنه، اونوقت ديگه سنگ رو سنگ بند نمي شه... دنيا پر مي شه از هرج و مرج و شلوغي... نه خانم وکيل... تو مسئول اجراي عدالت نيستي، دادگاه هست، قانون هست، خدا هست... خدا همه جا هست.



وقت خداحافظي است

کارگردان کات مي دهد. به دليل فشردگي کار بازيگران نقش ارغوان و فاطمه نمي توانند گفت و گو کنند و وقتي کمي پرس و جو مي کنم، متوجه مي شوم که براي تصويربرداري مسئولان بيمارستان بيش از سه ميليون پول طلب کرده اند و طبق برنامه ريزي، تصويربرداري در بيمارستان بايد دو روزه تمام شود.

برق نورد را با گريم در سالن انتظار بيمارستان مي بينم؛ از او مي پرسم چه زمان، مقابل دوربين قرار مي گيرد. مي گويد که هنوز نوبتش نشده و بعد از ظهر تصويربرداري آغاز مي شود. از او و عوامل فيلمبرداري خداحافظي مي کنيم و فتحي را خارج از بيمارستان مي بينيم و از او نيز به خاطر همکاري گروهش تشکر مي کنيم.


منبع